غذای اعیانی

 

سلام

 

برخی از ما یا شاید همه ی

 

آنهایی که حد اقل اینجا را میخوانند

 

نسبت به این غذایی که میخواهم درباره اش

 

چیزی بنویسم اتفاق نظر دارند

 

که ماده ی مفیدیست

 

از خانواده ی گوشتها. 

 

بله, دل و قلوه

 

گوشتی که از شکم گوسفند است .

 

و حد اقل در میان اطرافیانم

 

میدانم که برای این قسمت از بدن گوسفند سر و دست میشکنند.

 

خوب, با این گرانیها اگر کسی توان خریدش را دارد که

 

خدا را شکر؛ اما

 

در جامعه مردمی هم هستند که اصلاً رنگ این طور غذاها را هم نمیبینند.

 

و بدا به حال آنانی که فقط به فکر سلامتی خود هستند.

 

و آنچه که خود میپسندند برای دیگران نمیپسندند.

 

...

من از یک بنده ی خدایی شنیدم که میگفت:

 

یکی از اقوام ما صبح به صبح روزی باید 50000 توماناز این جگر و مخلفاتش بخورد

 

وضع خوبی دارند فروشگاه بزرگ در یکی از خیابانهای قم

 

که تبلیغات گسترده ای هم دارد.

 

 

به هر حال

 

این ماده ی غذایی گران اگرچه

 

در ظاهر خوشمزه به نظر میرسد اما

 

برای آنانی که بیماریهای کلیوی دارند مضر است.

 

در ادامه به ارزش غذایی جگر و قلوه اشاره ای

 

کوتاه میشود؛ که به نظرم برای همه دانستنش بد نیست

 

من خودم چیزهایی دانستم که شاید تا کنون به مضراتش پی نبرده بودم.

 

 

ادامه نوشته

نتم نبود.

 

سلام

 

یکی 2 روزی بود که اصلاً نت نداشتم

 

یعنی از هیچ کجا خبر نداشتم.

 

حتي تا این لحظه هم وبلاگم را هم چک نکردم.

 

اینترنت برای خودش دنیایی دارد.

 

دنیایی عجیب که آدمها را در هر نقطه از دنیا دور و برش جمع میکند.   

 

نمیخواهم کلیشه ای حرفی بزنم. اما خوب به هر حال

 

این نت هم برای برخی اعتیادآور شده.

 

من برخی را دیدم که اصلاً نمیتوانند از نت جدا شوند.

 

هر وقت جایی میروند اول میپرسند اونجا نت داره یا نه؟

 

به نظر من وسیله ی خوبیست برای برقراری ارتباط

 

اما خداییش چند درصد ما ایرانیها از نت استفاده ی خوب میکنیم؟

 

البته مخاطبین این وبلاگ منظورم نیست.

 

اما حتماً گوشه و کنار کسانی را دیده اید که از این ابزار

 

برای مقاصدی دیگر استفاده میکنند.

 

این یکی 2 روز برایم بد نبود از اینکه نت نداشتم

 

اما سعی میکنم از این وسیله ی مفید به گونه ی صحیحش استفاده کنم.

 

راستش را بخواهید فیس بوک را دوست ندارم.

 

چندباری خواستم عضوش شوم اما برخی چیزها را دیدم

 

گفتم همان بهتر که نباشم عضوش.

 

گفتم همان بازدید کم وبلاگ برایم بهتر از هرچیز دیگریست.

 

 

 

چیزی که عوض دارد گله ندارد.

 

 

سلام .

 

حکایت ما آدمها حکایت جالبیست.

 

گاهی به این ضرب المثل خیلی فکر میکنم.

 

«چیزی که عوض دارد گله ندارد».

 

شده حکایت برخی آدمها  که راحت با عملشان دنبال نتیجه ای متفاوت میگردند.

 

دیشب قصه ی آوای باران تمام شد.

 

درسته که باران به پدرش رسید.

 

اما میگن عاقبت شر به خودش برمیگردد.

 

برخی فکر میکنند اگر در زندگی این و آن دخالتی کنند

 

به خودشان ضرری نمیرسد.

 

در حالی که با یک ورق زدن ساده در زندگی اینها متوجه برخی ناملایماتشان میشوی.

 

البته من خودم خوشحال نمیشم. و فکر هم میکنم جای خوشحالی هم ندارد.

 

اما روزگار همین است. ظلم کنی ظلم میبینی.

 

من دیدم آدمهایی که فکر میکنن دنیا به نفع آنهاست.

 

یعنی با ناحق کردن حقی اتفاقی برایشان نمیافتد.

 

اما .......

 

بگذریم. .... من از همه ی آنانی که ممکن است

 

تا به حال موجب رنجش آنها شده ام نیز حلالیت میطلبم.

 

خصوصاً از پدر و مادرم و آنهایی که من را با هر نام و نشانی میشناسند.

 

دوستان برای این پست هم نظرات نیازی به تأیید ندارد.

 

 

 

 

 

سلام

 

دوستی از من خواست تا در وبلاگم

 

از رسانه ی شنیداری رادیو بنویسم.

 

خوب شاید شما دوست عزیز در طول شبانه روز

 

بلاخره رادیو را گوش میکنید.

 

هریک بنا بر سلیقه ی خود  به برنامه ای گوش میکند.

 

البته خوب جای تردید نیست که تلویزیون

 

امروز جای رادیو را گرفته

اما به شخصه خودم بیشتر رادیو را دوست دارم.

 

البت نه هر برنامه ای؛  متأسفانه رادیو هم دارد خودش را فراموش میکند

 

اما در ادامه ویژه برنامه های دهه فجر را به خدمت شما تقدیم میکنم

 

نظرات هم باز است اگر دوست داشتید نظری هم بدهید

 

اگر نه پست بعدی را بخوانید ممنون.

 

 

 

 دوستان

 

هدف رادیو به نظر من باید

 

اطلاعرسانی باشد.

 

اینکه میگویم رادیو خودش را دارد فراموش میکند

 

دلیلش این است

 

که

با وجود این همه شبکه

 

اما محتوای برخی هنوز به طور صحیح تعریف نشده

 

مثلاً رادیو فصلی هنوز نمیداند رسالتش چیست؟

 

 

ادامه نوشته

این خوشحالی رو دوست ندارم.

سلام

 

من دوست دارم آدم زرنگی باشم.

 

اینقدر زرنگ, که بتونم خودمو به اون آدمهایی

 

که چشم دیدن من رو ندارند بشناسونم.

 

راستش بعضی اوقات یه چیزهایی آدمو ناراحت میکنه.

 

اینکه آدمهایی رو دور و بر خودت میبینی

 

که همش به دنبال اینن که یه نقطه ضعف ازت ببینن

 

و خوشحال بشن. و برن برای بقیه تعریف کنند.

 

پ ن نمیخوام بگم صله ی رحم بده  

 

این را میدونم که این صله ی رحم باعث افزایش روزی میشه.

 

اما گاهی اوقات آدمهایی تو زندگیت میخواهند بیایند

 

که فقط به دنبال اینن که آیا تو الآن وضعت خوبه

 

کم و کثری در زندگیت نداری؟ 

 

پ ن2, از آدمهای زرنگ خودساخته خوشم میاد

 

ولی نه اینایی که فکر میکنن با خوشحالیشون از مشکلات من یه چیزی گیرشون میاد.

 

ناگه زندگی خودشون رو ببینی میفهمی آنها چه مشکلاتی خودشون دارند؟

 

وقتی مشکلات اونها رو میشنوم اصلاً خوشحال نمیشم

 

براشون هم دعا میکنم.

 

پن3, شما هم برای رفع گرفتاری این آدمها دعا کنید.

 

  

اخلاق در زندگی متأهلی

 

سلام,

 

به قصه ای برخوردم

 

که شاید در برخی خانواده ها چنین اتفاقاتی افتاده باشه.

 

ازدواج آن هم مردی که 2 یا 3 زن دارد.

 

خوب, شاید بپرسید و تعجب کنید این دیگر چه حرفیست

 

اصلاً نیاز به نوشتن نیست.

 

همه میدانند اینها را.

 

اما من میخواهم مطلبی را بگویم.

 

یه بنده ی خدایی در ازدواج اولش صاحب6 یا 7 فرزند است.

 

فرزندانی که چند تا از آنها به خانه ی بخت رفته پسرها کاری برای خود دارند.

 

اما این بنده ی خدا در سنی که میگویند مردها پخته اند

 

آمده و همسر دیگری را اختیار کرده؛

 

که تا آنجایی که من اطلاع دارم همسر اول از این ازدواج خبر ندارد.

 

خوب بعد از سالها زندگی همسر اول او با به دنیا آوردن این فرزندان

 

سنی را سپری کرده.

 

و بلاخره در چهره ی او چین و چروکهایی ظاهر شده

 

و حال ممکن است آن بنده خدا به خاطر اینها یا چیزهای دیگری

 

آمده و این کار را کرده.

 

 

اما به این بنده ی خدا نکته ای را میگویم.

 

اولاً تو اگر درآمدت به اندازه ی کافیست   

 

خوب چرا بدون اطلاع همسرت این کار را کردی؟

  

 

اما میدانی یکی از شروط ضمن عقد اینست که

 

تو باید از همسر اولت اجازه بگیری.

 

شاید روز قیامت هم پای تو بخاطر این عملت گیر هم نباشد.

 

چون تو که خلافی نکردی و ازدواج کردی.

 

اما من سؤالی از تو دارم

 

البت شاید بگویی تو مجردی و مال این حرفها نیستی

 

اما سؤال, آیا فکر کردی اگر این کار را کردی

 

پس تعهد اخلاقیت کجا رفته؟  

 

وقتی همسر اولت با مشکلات زندگیت ساخته و تلاش کرده تا این بچه ها را سر و سامان دهد

 

چرا حال که از همسرت سنی گذشته

 

نیامدی و اجازه ای حد اقل از او بگیری؟

 

شاید بگی بخاطر ثواب این کار را کردم

 

اما به بعد آن هم فکر کردی؟

 

قضاوت با خود خود شما دوست عزیز.

 

  

 

مهمانی که میزبان است.

حرم حضرت معصومه

 

سلام

 

برخی از شهرها به دلیل برخی ویژگیها خاص میشوند.

 

ویژگیهایی که وقتی به آن شهر منسوب میشود

 

آن شهر عظمتی به عمق تاریخ پیدا میکند.

 

وآنقدر عظمت خواهد داشت که جز بزرگان نمیتواند وصفش را بگوید.

 

حال ممکن است از خود بپرسید این عظمت برای ما چه مفهومی خواهد داشت؟

 

خوب جواب میتواند این باشد وقتی عظمت آن شهر عظمتی باشد از جنس نور

 

تو دوست داری اگر پرنده باشی در آسمان این شهر پرواز کنی.

 

و اگر هم انسان آزاده باشی

 

 آنوقت دوست داری اگر بتوانی در این شهر بمانی

 

حتي اگر اماکن تفریحی و گردشگریش کافی نباشد.

 

و تو حس کنی عجب شهریست اینجا!

 

همه ی اینها را گفتم تا این حرف را بگویم.

 

امروز سالروز ورود معصومه ی آل طاها به شهر قم است.

 

به گواه تاریخ 23 ربیع الاول سالروز ورود پربرکت

 

عمه ی سادات حضرت معصومه سلام الله علیها به قم است.

 

و به شهادت تاریخ, مردم قم استقبال با شکوهی از این خواهر امام داشتند.

 

و اینجا شد مأمن شیعیانی که عاشق اهل بیت علیهم السلامند.

 

در فضیلت زیارت این بانوی شریف همین را میگویم.

 

در حالات آیة الله مرعشی نجفی آمده است:

 

ایشان خیلی دوست داشتند قبر مادرشان حضرت زهرا را زیارت کنند

 

اما نمیشد؛ 

 

به این متن نظری کنید.

 

 

 

 

اما یکی از گفتنیهای درخور تأمل  در شان و مقام حضرت معصومه(س)، تجلی و برابری بارگاه ایشان با حضرت زهرا(س) است؛ حکایتی که سبب شد عالم فرزانه و عارف زاهد حضرت

آیت الله مرعشی نجفی را به مدت شصت‌سال نخستین زائر حضرت معصومه(س) کند و در این مدت یکى از پرشکوهترین نمازهاى جماعت شهر قم به امامت این مرجع بزرگ تقلید برگزار

شود.

 

آقای شیخ عبدالله موسیانی (از شاگردان آیه الله مرعشی) نقل می کنند که: حضرت آیه الله مرعشی نجفی به طلاب می فرمودند:علت آمدن من به قم این بود که پدرم (که از

زهاد و عباد معروف بود) چهل شب در حرم حضرت علی (ع) بیتوته نمود که آن حضرت را ببیند، شبی در حالت مکاشفه حضرت را دیده بود که به ایشان می فرمایند: سید محمود

چه می خواهی؟ عرض می کند: می خواهم بدانم قبر حضرت فاطمه زهرا(ع) کجا است؟ تا آن را زیارت کنم.  حضرت فرمود : من که نمی توانم (بر خلاف وصیت آن حضرت) قبر او

را معلوم کنم.  عرض کرد: پس من هنگام زیارت چه کنم؟ حضرت فرمود: خدا جلال و جبروت حضرت فاطمه زهرا(ع) را به فاطمه معصومه (س) عنایت فرموده است، پس هر کس بخواهد

حضرت زهرا(ع) را درک کند به زیارت فاطمه معصومه(س) برود. آیه الله مرعشی می فرمودند: پدرم مرا سفارش می کرد که من قادر به زیارت ایشان نیستم اما تو یه زیارت

آن حضرت برو. لذا من به خاطر همین سفارش، برای زیارت فاطمه معصومه(س) و ثامن الائمه(ع) آمدم و به اصرار موسس حوزه علمیه قم (آیه الله حائری) در قم ماندگار شدم.

آیه الله مرعشی در آن زمان می فرمودند: شصت سال است که من اول زائر حضرتم.

 

در برخى از یادداشت‌هاى معظم له آمده است :هنگامى که در قم سکونت کردم (1343 ق )، صبح‌ها در حرم حضرت معصومه علیهاالسّلام اقامه نماز جماعت نمى‌شد و من تنها

کسى بودم که این سنّت را در آنجا رواج دادم و از شصت سال پیش به این طرف صبح زود و پیش از باز شدن درهاى حرم مطهر و زودتر از دیگران مى‌رفتم و منتظر مى‌ایستادم

. این انتظار گاهى یک ساعت قبل از طلوع فجر بود تا خدّام درها را باز کنند زمستان و تابستان نداشت. در زمستان‌ها، هنگامى که برف همه جا را مى‌پوشاند، بیلچه‌اى

کوچک به دست مى‌گرفتم و راه خود را به طرف صحن باز مى کردم تا خود را به حرم مطهر برسانم . در آغاز خود به تنهایى نماز مى خواندم . تا پس از مدتى یک نفر به

من اقتدا کرد و پس از آن کم کم افراد دیگر اقتدا کردند و به این ترتیب نماز جماعت را در حرم مطهر آغاز کردم و تا امروز که شصت سال از آن تاریخ مى گذرد، ادامه

دارد. آهسته آهسته ظهرها و شبها نیز اضافه شد و از آن پس روزى سه بار در مسجد بالاسر حضرت معصومه علیهاالسّلام و صحن شریف نماز مى‌خوانم .

 

ویرایش وتلخیص:آکاایران

 

 

 

 

 

سلام

 

با خودم فکر میکردم

 

ما در طول روز چند صدا و تصویر را میشنویم و میبینیم  

 

و ممکن است از آنها رد شویم و بیتفاوت باشیم؟

 

چند تصویر و صدا ممکن است ببینیم و  بشنویم

 

و آنها برایمان محرک باشد؟ 

 

چند صدا و تصویر تا به حال برایمان ماندگار بوده؟

 

اصولاً چه قدر به تصویر و صدای اطراف خودمان دقت میکنیم؟ 

 

تا حالا صدا و تصویری را دیده و شنیده اید که برایتان خاطره اش

 

تا سالهای سال در ذهنتان مانده باشد؟

 

و باز دوست داشته باشید آن را ببینید و بشنوید؟ 

 

اما من میخواهم جواب این سؤال را ابتدا خودم بدهم.

 

در یکی از جلسات بزرگ قم بودم ابتدای مجلس

 

نوجوانی شروع به قرائت قرآن کرد

 

نمیدانم سبک کدام یک از قراء مشهور بود

 

فکر کنم مرحوم مصطفي اسماعیل بود

 

اینقدر زیبا بود که همین الآن که این متن را مینویسم

 

دوست دارم باز این صوت زیبا را بشنوم

 

چون خیلی برایم جذاب بود.

 

دوستان, تصویر بیان کننده ی خیلی حرفهاست.

 

وقتی به سفری زیارتی یا صیاحتی که میرویم

 

وقتی تصویری را ببینیم یا صدای جذابی را بشنویم

 

دیگر هیچ حرفی برای گفتن باقی نمیگذارد.

 

اگر دوست داشتید شما هم از صداها و تصویرهای مورد علاقه ی تان در اینجا بگویید.

 

 

در ادامه با یکی از صداهای زیبا که تلاوتی مشهور دارد آشنا شوید.

 

 

 

 

ادامه نوشته

شادی را یاد بگیریم

 

سلام,

خنداندن افراد کار پسندیده ایست.

 

اینکه ما بتونیم بر اثر یه فعلی کسی را

 

بخندانیم به نظرم میآید که آدم مفیدی باشیم.

 

اصلاً ادخال سرور خیلی خوبه

 

پیامبر خوبیها میفرماید: «هرکه دل مؤمنی را شاد کند مرا شاد کرده».

 

اما شادی اصولاً به چیست؟

 

چرا ما از شادی لذت میبریم؟

 

روانشناسها نظرشون بر این هست که آدمهای شاد

 

باعث موفقیت یک جامعه میشوند.

 

اما بیاییم سراغ همین کشور خودمون

 

گاهی برای شاد کردن دیگری

 

از روشهای غلط استفاده میکنیم.

 

گاهی فکر میکنیم که شادی فقط مال ماست.

 

برخی با مردمآزاری که میکنند فکر میکنن اینم یه نوع شادیه.

 

 

گاهی خصوصاً این شاید در پسرها بیشتره

 

میبینیم بعضیها میگویند: بریم فلانی رو یه کم دست بیاندازیم بخندیم.

 

این یک نوع شادیه که اسمش شادی نیست همون تمسخره.

 

گاهی میاییم برای شادی کردن ادای برخی شخصیتها را در  میآوریم

 

گاهی آدم به این کلیپها که گوش میکنه در گوشیها

 

ممکنه همون موقع آدم بخنده

 

ولی در بطن قضیه که فرو میروی

 

از خودت میپرسی: آیا این آدم فقط همین کار را برای خنداندن بلده؟

 

بگذارید بروم سراغ یک مسئله ی دینی

 

خوب میگویند: این ماه ماهیست که خلیفه ی دوم درگذشته.

 

و برخی از ساده لوحان میگویند

 

چون او دشمن اهل بیت هست پس ما بیاییم کاری رو کنیم که دل حضرت زهرا از اینکار شاد بشه.

 

 میخواهم جمع کنم اما سؤالی از برخی از دوستان خودم دارم.

 

آیا بغض نسبت به دشمن اهل بیت یعنی به راه انداختن این عمر کشانیهاست؟

 

آیا انجام حرکات رقص دل حضرت زهرا را شاد میکند؟

 

تو که میگویی من در عروسی نمیرقصم و حتي میگی رقص حرامه

 

پس رقص در این مجالس هم باید حرام باشه

 

ولی تو چرا میروی در این مجالس و خلاف این کار را میکنی؟

جالب اینجاست که این افراد میگویند: خوب اونها دارن میکشن چرا ما نکنیم؟

 

حرفم تمام, دوست عزیز دشمن ترسوست و حد اقل ما نرفتن در این مجالس بهانه ای دست او نمیدهیم.

 

 

 

 

فهم من

سلام

 

دیشب ساعتهای 7  7/30 بود

 

قرآن میخوندم .

 

هم میخوندم هم حفظ میکردم.

 

به این آیه رسیدم.

 

» و سزاوار نیست که همه ی مؤمنین رهسپار جهاد شوند.

 

اما چرا از هر فرقه ای از آنان گروهی رهسپار نشوند که دینپژوهی کنند

 

و چون به نزد قومشان بازگشتند ایشان را هشدار دهند تا تقوا پیشه کنند».

 

سوره ی توبه آیه 122 

 

معنای این آیه درواقع اینست که

 

باید طلبه ی علوم دینی بیشتر شود

 

نه تنها بیشتر؛ بلکه پر از جوابهای باشد برای سؤالاتی که امروز

 

جوونها دارند.

 

امروز شبهات زیاد شده خیلیها به دنبال عرفانهای کاذب میروند.

 

به قول آقای قرائتی

 

در هر خانواده ای یکی رو برای طلبه شدن آماده کنید.

 

اما میخواهم چیز دیگری بگویم که ذهن من را مشغول کرد.

 

بحث و استدلال پیرامون هر موضوعی نیاز به مطالعه و تحقیق دارد.

 

امروز هرکس بخواهد عالم شود دقت کنید عالم؛

 

باید زیاد بخواند و شب ها و روزهای عمرش را به مطالعه بگذراند.

 

گاهی خودم حدیث یا آیه ای از قرآن رو میخونم.

 

میگن: تدبر در این آیات و احادیث باعث رشد انسان میشه.

 

شاید فهمیدن برخی حرفها نیاز به خواندن کلی کتاب نباشه

 

فقط فکر در یه موضوعی میتونه به ما کمک کند تا ما رشد کنیم.

 

گاهی فکر میکنم اگر من یه چیزی میدونم که اگه دوستم هم بدونه

 

و اون حرف براش مفید هست چرا بهش نگم؟ 

 

اونچه من از خوبی میفهمم به او هم بگم .

 

گاهی با کسانی هستی که میبینی اونها نیاز به روحیه دارند

 

پس خوبه ما اگه یک حرف خوبی رو که میدونیم مفید هست

 

به هرکس که میدونیم احتیاج داره بهش بگیم.

 

ما اگه مسلمونیم پس باید برای رشد همدیگر هم تلاش کنیم

 

به سهم خودمون بیشتر هم نه,

 

  

پ ن

 

این مطلب ما خیلی عجله ای نوشته شد.

 

اگر اشکالی دارد ببخشید.

 

 

 

 

شده 17 ربیع

 

 

شده 17 ربیع, ایشا الله همچی شبی,

 

ذکر یا علی بگیم, توی مسجد النبی.

 

میگیم علی مولا, هم از دلو هم از جون,

 

به کوری چشم وهابیت ملعون. 

 

عیدیمون به دستای رحمت للعالمینه, 

 

بهترین ذکر فقط نام امیر المؤمنینه

 

ذکرکم عبادت, یا علی و یا احمد,

 

السلامو علي جعفر بن محمد .

 

شب شورو شعفه, قدح می به کفه,

 

پای دل تو مدینه است, خود دل تو نجفه.

 

به شیعه ها میگن این دو نور پر گهر,

 

به ما بگید تبریک با یه ذکر یا حیدر.

 

شده این جمله بر قلوب شیعیان هک,

 

قدم رئیس مذهب ما مبارک

 

 

 

پیامبر و کودکان

 

سلام

 

چند روزیست به این فکر میکنم

 

با اینکه هنوز زندگی تشکیل نداده ام

 

اما وقتی حرف از بچه به میان میآید

 

 

ناگهان قصه هایی از زمان پیامبر به یادم میآید

 

همانهایی که حتماً شما در منابر و کتابها شنیده و خوانده اید

 

نتیجه ای که از همه ی این روایات و قصه ها میشود گرفت

 

فقط یک چیز است. اینکه حتي اگر بچه ها بچه های خودمان هم نباشند

 

آنها را دوست بداریم.

 

من خودم شاید تا به حال نه اینکه بگویید بی عاطفه ام

 

نه, حسی که همه داشتند را نداشتم .

 

تا زمانی که فرزند دختر خاله ام به دنیا آمد .

 

از آن وقت که حدود 5.6 سال میگذرد

 

هر بچه ای که میبینم سعی میکنم نسبت به آنها روی خوشی نشان دهم

 

و اگر بتوانم با آنها بازی کنم

 

خواندن ادامه مطلب را باز برای فهم بیشتر اکرام کودکان

 

آن هم از سوی پیامبر را به شما مخاطب عزیز توصیه میکنم .

 

این مطالب اصلا         بوی شعار نخواهد داشت

 

فقط به شرطی که فکر کنیم ببینیم ما کجاییم ؟

 

 

 

 

ادامه نوشته

آوای باران

 

 

سلام

 

من زیاد اهل نگاه کردن فیلم و سریال نیستم

 

اما اگر بخواهم فیلم یا سریالی را هم نگاه کنم

 

حتماً باید از قسمت ابتداییش ببینم

 

و إِّلا نه زیاد نمیبینم .

 

علتش هم این است که به نظرم خیلی فیلم خوب نداریم 

 

که از اون فیلم ما بتوانیم پیامی را دریافت کنیم .

 

البته چیزهای دیگری هم در ذهنم در رفت و آمد است .

 

اینکه بازیگر یک فیلم وقتی یک نقش ارزشی را بر عهده میگیرد

 

باید سعی کند تا در زندگی شخصیش هم تا حدی نگه دارد .

 

اما خیلی کم شاهد این هستم .

 

اما ... نمیدانم چه قدر سریال آوای باران را نگاه میکنید یا تا حال نگاه کردید ؟

 

فارغ از موضوع این فیلم که به پدیده ی منفی  تکدیگری    میپردازد

 

میخواهم بگویم این سریال از نظر من دارای عیوبیست .

 

ما وقتی میخواهیم بگوییم یک چیز بد است .

 

سعی میکنیم در اکثر فیلمها و حتي این فیلم کارهای بدتری را هم به نسل امروز یاد دهیم .

 

میتوانم بگویم هنر فیلنامه نویس این سریال در به کار بردن کلمات منفی واقعاً تحسین برانگیز است .

 

از جمله .. کرکره ی عقلو میکشن پایین فرفره ی زبونو میدهند بالا

 

و دزدی را میگفت: «این پولو از جیب یه یارو قرض کردم».

 

و و و و .....

 

این آیا واقعاً نقش رسانه است

 

یعنی رسانه باید در کنار نشان دادن یک پدیده ی منفی

 

آیا باید چنین جملاتی را هم یاد نسل امروز دهد ؟

 

نسلی که امروز تشنه است . میتوانی به او آب بدهی تا قوتی بگیرد 

 

و میتوانی به او چیزی بخورانی که برایش ضرر برساند .

 

البته در فیلمها و سریالهای ما نقطه ی ضعف بسیار است .

 

اما به نظرم خیلی بیان برخی جملات این شکلی در فیلمهای ما جالب است .

 

چرا رسانه ی ما سعی بر کنترل این جملات ندارد ؟

 

    

 

 

دانلود تیتراژ سریال آوای باران احسان خواجه امیری

حفظ آبرو

v\:* {behavior:url(#default#VML);} o\:* {behavior:url(#default#VML);} w\:* {behavior:url(#default#VML);} .shape {behavior:url(#default#VML);} Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin-top:0cm; mso-para-margin-right:0cm; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0cm; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin;}

سلام

 

گاهی به خودم غره میشوم .

 

اینکه نمازم را اول وقت میخوانم دیگر همه چیز درست است .

 

البته که نماز اول وقت صفایی دارد که

 

جز بزرگان ما نمیتوانند به حقیقت نماز پی ببرند .

 

اما اگر کمی دقت کنم .. باید ببینم اگر میخواهم نمازم

 

نزد خدا قبول باشد باید به چیزهای دیگری نیز فکر کنم

 

مثل رعایت حلال و حرام خدا, مثل رعایت حق الناس, مثل دروغ نگفتن, و ....

 

اما با یک مرور در نت به حدیثی از پیامبر مهربانیها رسیدم

 

که میفرمایند : مَن رَدَّ عَن عِرضِ اَخیهِ المُسلِمِ وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ اَلبَتَّةَ
هرکس آبروی مؤمنی را حفظ کند، بدون تردید بهشت بر او واجب شود.

(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال)


 

بعد با خودم گفتم: ببین این حفظ آبرو چه قدر مهم است که خدا به کسی که

 

آبروی مؤمنی را نگه دارد وعده ی بهشت داده .

 

گفتم: خدایا شاید در طول زندگیم کسانی بوده اند که به من زیانهایی رسانده باشند

 

با کلمات, و با رفتار,

 

خیلی اوقات شیطان چنان در من اثر میگذارد که میخواهم همه کاری بکنم که دلم خنک شود

 

از اینکه آبروی آن فرد را برده ام .

 

کمکم کن هیچ وقت آبروی کسی را نبرم

 

و با رفتارم به او ثابت کنم که خطایی کرده و باید از خود تو عذر بخواهد

 

 

به نظر من آن چیزی که باعث رشد انسان میشود

 

حفظ همین آبروست .

 

وقتی در ازدواج زوجین به جای دعواهای بیجهت

 

نسبت به یکدیگر احترام قائل باشند

 

وقتی همسری با وجود همه مشکلات در زندگی, اما آبروی همسرش را نگه دارد

 

آن وقت زندگی بر آنها شیرین میشود .

 

 

شفای جسم

 

سلام

 

زمستان سرد است و برف میآید تا زمین یخ بزند .

 

و همین موقع است که ما اگر در این سرما خود را وفق ندهیم

 

ممکن است اذیت شویم .

 

و آن وقت است که دردهای ظاهری به سراغمان میآید .

 

سردردهای مزمن, میگرن, سینوزید,

 

برخیها نیز فقط دردهای ظاهری فصلی را ندارند

 

برخی به علت عدم رعایت در خورد و خوراکشان

 

دستگاه گوارششان دچار مشکلاتی میشود .

 

گاهی این دستگاه اینقدر دچار مشکل میشود که حتي طبیبها هم راهی برای علاجش ندارند .

 

اما اگر خود من بدانم و رعایت کنم که چه بخورم و چه نخورم

 

و آیا اینکه من در خوردنم معتدلم یا نه ؟

 

به نوع رفتار من   مربوط میشود .

 

دوستان عزیز, حتماً نام گیاه شیرینبیان را شنیده اید

 

و بهتر از من میدانید که این گیاه برای رفع ظخمهای گوارشی بسیار مؤثر است.

 

و باز هم بهتر از من میدانید که هر دارویی عوارض خودش را دارد 

 

اما میشود رعایت کرد و این داروهای گیاهی را مصرف کرد

 

فقط خدا کند هیچوقت دردهای روحی به سراغمان نیاید .

 

البته هیچ دارویی بهتر از قرآن شما نمیتوانی پیدا کنی

 

در ادامه به ثمرات این داروی گیاهی اشاره ای میکنیم .

 

 

 

 

 

ادامه نوشته

شادی دل امام زمان

 

 

سلام

 

امروز که روز آغاز امامت امام زمان علیه السلام هست

 

یاد این افتادم که امروز ما به عنوان خوشحالی چه هدیه ای میتونیم به ایشون بدهیم ؟

 

تا حالافکر کردیم یکی را که خیلی دوستش داریم چه چیزی

 

به عنوان هدیه براش میبریم ؟

 

همسر, دختر خانواده, و ....

سعی میکنیم بهترین چیزها را به او هدیه دهیم .

 

شاید این حرفها تکراری باشه؛ اما فکر کنم ما امروز هرچه داریم

 

از لطف ایشون داریم . گاهی فکر میکنم هیچ کاری برای خوشحالیشون نکردم

 

این را اینجا نمیگویم که حالا برخی فکر کنند میخوام یه چیزی نوشته باشم

 

نه, واقعاً کاری برای خوشحالیشون نکردم .

 

وقتی دست یکی را بگیرم و دل یکی رو خوشحال کنم؛ تازه هیچکاری باز نکردم

 

یک حدیثی هست که معصوم علیه السلام میفرماید :

 

مؤمن طبیعتش کرم است .

 

دیروز یک جلسه ای رفتم که اون سخنران حرفهای جالبی را میگفت .

 

یکیش را میگم .

 

میگفت : فکر نکنید امام زمان فقط برای شماست و به فکر فقط شماست

 

امام زمان به فکر اون فقیری که تو لسآنجلس زندگی میکنه هم هست .

 

امام زمان کار نداره کی مسلمونه کی نیست ؟ امام زمان با فقر یکی شدید ناراحت میشوند .

 

فکر کردم همون موقع چرا من نمیتونم برای کسی کار خیر بکنم که امامم ازم راضی باشه ؟

 

خدایا همه ی ما را بر انجام امور خیر یاریمان بده

 

و کمکمان کن که دست همدیگر را در همه ی اوقات بگیریم که شما از ما راضی باشی

 

که رضایت شما یعنی رضایت خدا

 

 

 

ما خوشبخترین خانواده ی دنیا هستیم .

 

 

سلام

 

این مطلب برای هرکسی میتواند پیامهای زیادی را داشته باشد .

 

با تعریف ناقص من نظر خود را بگویید .

 

در ادامه ی مطلب .

 

 

ادامه نوشته

کمتر از زیارت نبود .

 

برای خاندن این مطلب به ادامه مطلب مراجعه کنید.

 

 

 

ادامه نوشته

زمستان

سلام

 

برف, زمستان, زیبایی, سرمای سخت,

 

همه ی اینها نشانه ی یک فصل آخر سال است .

 

با اینکه آدم سرمایی هستم و لحظه ای سرما برایم سخت میشود

 

اما زمستان را بخاطر برکت باران و برفش دوست دارم .

 

اما میخواهم بگویم

 

دیروز حدیثی در نهج البلاغه خواندم که عینش را یادم نیست .

 

اما مضمونش به جای آوردن شکر خدا بود .

 

یادم آمد چگونه میشود ما این همه نعمت را از سوی خدا ببینیم 

 

ولی گاهی نسبت به شکر این نعمتها کوتاهی میکنیم ؟

 

....

 

 

()                     آنچه تا کنون در این وبلاگ نوشتم دغدغه های ذهنیم درباره پپدیده های اطرافم بوده است

شاید نویسنده    خوبی نباشم

 

و نتوانم جملات پخته تری را بنویسم .

 

اما باز نسبت به کار بردن کلمات سعی میکنم که حساس باشم .

 

امروز شما درباره ی این نعمت باران برایم بگویید .

 

 

مادیگرایی ضد  ارزشها

 

 

سلام

 

عده ای در جامعه ی امروز ما تفکر مادیگرایی  دارند

 

تفکری که معتقد است:

 

 مادیگرا به کسی گفته میشود که رسیدن به آسایش جسمانی را   بالاترین ارزش می‌داند.     چنین افرادی پیوسته به دنبال داشتن رفاه بیشتر و کالاهای بیشتر (خانه، ماشین، لوازم، ...) هستند و چیزی بیشتر از اینها را نمی‌بینند و/یا نمی‌خواهند.

 

خوب, این تفکر از غرب شروع شد و به کشورهای جهان سوم نیز راه یافته است .

 

من چیز زیادی از این تفکر شاید ندانم

 

اما فکر میکنم یکی از چیزهایی که امروز جامعه ی ما را تحدید میکند

 

همین توجه صرف به مادیات و از نظر دینی همین دنیاطلبیست .

 

برخی معتقدند اگر امروز میخواهی موفق باشی باید مادی هم فکر کنی

 

این تفکر اخلاق را کنار میزند

 

حتي برای امیال جنسی نیز معتقد به انجام صحیح آن نیست

 

غغرب برای خانواده ارزش چندانی قائل نیست .

 

امروز برخی در کشور ما هم این تفکر را قبول کرده اند .

 

این تفکر آنطور که من فهمیدم حتي نمیخواهد ارزشها در یک جامعه رشد کنند

 

معتقدند تعالیم دینی نمیتواند باعث رشد جامعه بشود .

 

و معتقدند دین نمیتواند حلال مشکلات نسل امروز شود .

 

این تفکر اما سؤالهای بیپاسخی هم برای هر انسان منصفی گذاشته

 

1, آیا برای نگاه به آسایش فردی و اجتماعی فقط همین مادیات کافیست ؟

 

اگر این طور است چرا غرب هنوز با بحرانهای اجتماعی رو به روست؟

 

چرا امروز بنیان خانواده به شدت در غرب دچار تحدید است ؟

 

من حرف خیلی دارم و مقایسه کنم تفکر دینی  با تفکر مادی امروز

 

اما میخواهم شما مخاطب گرامی هم نظر خود را بگویید

 

تا من بتوانم در پستی دیگر چند فرق دین اسلام

و تفکر مادی را با زبان قاصرم توضیح دهم ؟

 

 

پ ن آن خاننده ای که در رسانه بهار  حرفهایی زده است

 

میتواند اینجا را بخواند و اگر چیزی بلد باشم به او خواهم گفت

 

به شرطی که منطقی باشد .

 

 

 

بشارت ربیع

 

 

سلام

 

...

 

مشکی از تن درآرید, ربیع آمده است .

 

ابرو بگشایید, ربیع آمده است .

پیامبر اکرم فرمودند:  هرکس بشارت رسیدن ماه ربیع  را به مردم بدهد 

من بشارت بهشت را به او میدهم .

 

امشب شب اول ماه ربیع الاول است

 

امیدوارم هرچه ارادت داشتید به خاندان اهل بیت در این 2 ماه

 

قبول حق جل علي قرار بگیرد .

 

دعای همه ی محبین اهل بیت هم یقیناً همین قبولی این عرض ارادتهاست .

 

من میخوهم بگویم که لطف اهل بیت اگر نبود

 

ما امروز نمیتوانستیم حتي اسامی مبارکشان را به زبان بیاوریم

 

حال وقت امضای اهل بیت فرا رسیده است .

امید است بنویسند آنچه خوبیست

 

و دور کنند از محبینشان آنچه بدیست .

 

السلام علیک یا اهل بیت النبوة 

 

 

 

امام رضا سلام

 

سلام

 

السلام علیک یا علی بن موسي ایه الرضا یبن رسول الله

 

امروز دلم میخواهد فقط شما بگویید حرفهای دلتان را با امام رئوف

 

میدانید امروز خوشحالم .

 

چون میتوانم نام امام رضا را بر لبم جاری کنم .

 

و صدایش بزنم و بگویم آی امام رضاااااااااااااا 

 

بگویم ای ضامن همه ی آهوها دست ما را بگیر

 

دست ما را بگیر تا در این دنیای پر از نیرنگ از شما جدا نشویم .

 

امام رئوف, دست ما خالیست جز در خانه ی شما جایی نداریم که برویم .

 

 

میدانم که برای ما دعا میکنی تا  زندگیمان  رنگ شما را بگیرد

 

آقا جان امسال هم ماه عزای جدتان دارد تمام میشود

 

اشکهای پر از ریای ما را به کرمت امضا کن

 

و برای ما بنویس که امسال آخرین محرم و صفر ما نباشد .

 

....

 

...

 

 

شما هم قدر یک سلامی ما را میهمان کنید

 

پ ن,  حرفها هرچه باشد تأیید میشود

 

ولی نظرات تبلیغی حذف خواهد شد .

 

 

 

در عزای 2 نور

سلام

 

امشب میشود دستهای پر از خواهشمان را به آسمان هستی بلند کنیم

 

چون 2 واسطه ی خوب برای گدایی در خانه دوست داریم .

 

یکی که فخر کائنات است و دیگری سبط اکبر این خانواده

 

خانواده ای که از فردا به بعد باید صبوریش را 2 چندان کند

 

امشب فاطمه بیقرار بابا میشود .

 

و سخت بیتاب بهترین پدر هستی است پدری که فاطمه را ام ابیها میخواند .

 

و امشب چراغ خانه ی علی خاموش میشود

 

انگار علی فهمید از همین روز معنای صبر را

 

آن روزها که یادش میآمد پیامبر به علی علیه السلام فرمود :

 

بعد از من تو باید صبور باشی

آنگاه که شنید فاطمه ...

 

بگذار نگویم آری, این پیامبر مهربانیست

 

ما به یاد او و سبط اکبرش عزادار هستیم .

 

 

امشب با پای دل بیاییم زائر بقیع باشیم

 

و سلامی به ۴ امام بزرگوار بقیع بدهیم

 

و دعا کنیم که روزی ائمه بقیع صاحب حرم شوند

 

البته با این ذکر

 اللهم عجل لولیک الفرج

 

 

 

پیامبر رنجها

 

سلام

 

حدیثی از پیامبر اکرم صل الله علیه وآله هست که میفرماید :

 

هیچ پیامبری مثل من اذیت نشد .

 

خوب این حدیث بیانگر خیلی حرفها میتواند باشد .

 

آزار پیامبر چه بود ؟

 

در موقع تبلیغ دین به او سنگ میزدند

 

در موقع تلاوت آیات قرآن او را نعوض بللاه ساحر میخواندند

 

شخصی مثل ابوسفیان کم پیامبر را آزار نداد .

 

او که بنا بر تاریخ 73 جنگ را بر پیامبر تحمیل کرد .

 

آری این پیامبر رحمت است .

 

پیامبری که برای رشد ما فراوان خون دل خورد .

 

او که حامل وحی بود .

 

اما این آزارهای زمان خود پیامبر بود

 

اما سقیفه و درب سوخته و تیرباران حسن و کربلا

 

بخش دیگری از آزارهای پیامبر رحمت بود .

 

آری ممکن است بعضیها فکر کنند دیگر پیامبر آزاری نمیبینند

 

اما سرمان را در لاک خودبینی فرو نبریم

 

خدا کند ما او را تا به حال آزار نداده باشیم .

 

 

 

 

پ ن

اگر عنوان مطلب از نظر شما مشکل دارد حتماً بدون هیچ تعارفی بگویید

 

 

ارزش وقت

 

 

سلام

سلام

 

اوقات خوش آن بود که با دوست به سر شد, باقی همه بیحاصلی و بیخبری بود .

 

 

آدم یک وقت سرش را برمیگرداند و میبیند ای بابا عمرش دارد تمام میشود .

 

همین دیروز بود که یادمون میآمد بچگی هامون در کوچه ها بازی میکردیم . 

اینقدر این عمر سریع گذشت که به نظر هیچ چیز در مشتمان پر نشده است .

 

جز اون لذتهایی که با خدا بوده اون خلوتهایی که با خدا کردیم .

 

بقیه لذتهای دنیا آنیست .

 

مگر ما چند تا عمر داریم که با یکیش بیاییم تجربه کسب کنیم

 

و با یکی دیگرش هم بیاییم و زندگی کنیم ؟

 

ما همین یک عمر را داریم چند تا عمر که نداریم .

 

تعبیر قرآن در سوره عصر است «همانا انسان کم کم دارد آب میشود»

 

فخر راضی در تفسیر کبیر خود نقل میکند

 

در تابستانی دیدم کسی داره یخفروشی میکنه و اینطور خطاب به مردم میگوید :

 

بیایید رحم کنید به کسی که سرمایه اش دارد آب میشود .

 

فخر راضی میگه من فهمیدم که این تفسیر برای سوره ولعصر است .

 

البته این سرمایه اگر بر آن بیافزاییم آب نمیشود .

 

ما دلمشغولیهامون خیلی سطحیست وقتمان را صرف چیزی میکنیم که اصلاً ارزش وقت گذاشتن را ندارد.

 

برای این چیزها وقت میگذاریم ولی برای خود واقعیمون اصلاً وقت نمیگذاریم .

 

وقت نمیگذاریم ببینیم قیافه ما روز قیامت چگونه است ؟

 

جان جمله ی  علمها این است  این ,

 

که بدانم من کیم در یوم دین ؟

 

...

 

پ ناین حرفهای بسیار خوب از استاد مسعود عالی بود .

 

خودم خیلی به این حرفها فکر کردم

 

چرا گاهی وقتم سر چیزهای بیهوده میشود ؟

 

دوستان اگر مایل بودند ایمیل خود را بگذارند من این کلیپ را برایشان میفرستم

 

انشا الله از من حقیر قبول بفرمایند .

 

  

ما به دعای شما احتیاج داریم .

 

 

 

سحرخیزی

سلام

 

صبح وقتی رادیو را روشن کردم

 

شنیدم که مجری رادیو از مردم میپرسید : روز خوب از نظر شما چه روزیه ؟

 

راستش با خودم خیلی فکر کردم که جواب این سؤال ساده

اما پر مغز چه میتواند باشد ؟

 

زیاد فکر کردم تا به یک جواب برای خودم برسم .

 

فکر کردم به اینکه اگر اهل عبادتهای معمول باشم

 

باید بدانم سحرخیزی خیلی در روحیه ام مؤثر خواهد بود .

 

به نظرم این سحرخیز بودن بر عمق ایمان انسان اضافه میکند .

 

اما راستش را بخواهید این روزها سؤالی ذهن مرا مشغول کرده است .

 

حدود 100 یا 200 سال پیش در زمان برخی از علمای گذشته

 

آنها که اهل نماز صبح اول وقت بودند

 

و شاید به مانند امروز ساعتهای کوک شده یا زنگ موبایل نبود چه چیزی آنها را از خواب بیدار میکرد ؟

 

من خودم اگر این زنگ موبایل نباشد نمیشود خیلی به وقت نماز صبح اول وقت را بخوانم .

 

گاهی میگویم خدایا میشه من بدون زنگ موبایل از خواب بیدار بشم ؟

 

این سحرخیزی به نظرم بهترین شرط برای ساختن یک روز خوب است .

 

 

پای پیاده تا جمکران

 

 

سلام

 

این روزها که در خیابانها بودی  

 

میدیدی از دوستان و اقوام وقتی به هم میرسند میگویند فلانی حلال کن دارم میروم کربلا

 

کربلا کعبه عشاق است خدا میداند

 

ما که فقط حسرت میخوریم بر آنانی که این روزها خود را به کربلا میرسانند

 

آری جای حسرت هم دارد وقتی میبینی که زائران با پای پیاده

 

خود را به قطعه ای از بهشت میرسانند حسرت میخوری که چرا من نرفتم و ...

 

اما امسال ما قمیها اگر توفیق داشته باشیم

 

میتوانیم روز اربعین پای پیاده از حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها

 به سمت جمکران میرویم و عرض تسلیتی به امام زمان خواهیم داشت

 

از همه ی آنانی که میتوانند این مسیر را پای پیاده بروند التماس دعا داریم

 

و امسال برای ما مردم قم میتواند کربلا  مجسم  شود .  

 

با دلی شکسته و اشکی برای حسین علیه السلام

 

 

هر دل شکسته ای با قلبپاکش وقتی ببیند کسی میان جمع عزاداران بر سر و سینه میزند .

 

 

زمان حرکت هیئتهای عزادار ساعت ۱۳/۳۰ از صحن امام رضا علیه السلام حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها

 

 

 

Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin-top:0cm; mso-para-margin-right:0cm; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0cm; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin;}

سلام

 

 

وقتی سال را ورق بزنی و تقویم را نگاه کنی

 

شبها یا روزهایی را میبینی که خیلی خاص به نظر میرسند .

 

در فرهنگ ما ایرانیان رسم بوده که شب اول زمستان را

 

شب یلدا نامگذاری میکردند. این واژه معنایش این است .

 

واژه یلدا ریشه سریانی دارد و به معنای ولادت و تولد است .

 

منظور از تولد, ولادت خورشید مهر «میترا» است .

خوب به نظر میآید در این شب ایرانیان رسم قشنگی را داشتند

 

دور هم جمع شدن کوچکترها در کنار بزرگترهاست ... بزرگترهایی که چراغ خانه ی هر خانواده ایست .

 

بزرگترهایی که مینشستند و فال حافظی خانده میشد و هرکس برای خود و دیگری آرزوهایی میکرد .

 

خوب رسم قشنگیست .. این صله   رحم در دین ما نیز سفارش شده است ..

 

متأسفانه امروز این صله رحم و حال همدیگر را پرسیدن بسیار کم شده است ..

 

برخی اوقات میشنوی که عمو چندسال است برادرزاده هایش را ندیده و امثال اینها ....

 

اما ...

 

شاید دانستن این مطلب برای برخی که تا اسم شب یلدا را میشنوند

 

منظورشان این است که میشود جشنی گرفت و کفی هم زد خوب باشد که

 

امسال یلدای ما با اربعین حسینی تقارن دارد ...

 

از یک طرف بلندترین شب سال در امشب است و از طرفی

 

کاروان کربلا نزدیک است که به کربلا برسد

 

و زینب سلام الله علیها و دیگر عزیزانش

 

مشغول عزاداری در صحرای سوزان کربلا میشوند .

 

صله رحم خوب است اما امیدوارم هم من و هم برخی که منتظر جشنهای آنچنانی هستند

 

رعایت این ایام را بکنند و بدانند که حتماً این مواظبتها نتیجه خواهد داد ..

 

  

 

سلام ...

 

دیشب توفیقی بود که به مسجد مقدس  جمکران رفتیم ..

 

گاهی فکر میکنم که واقعاً خدا به ما لطف کرده که گاهی میشود هم حرم حضرت معصومه برویم

 

هم به مسجد جمکران ... 

 

با اینکه درجه هوای قم دیشب 2 یا 3 درجه زیر صفر بود اما مردمی آمده بودند تا حاجتشان را با آن دلربا بگویند .

 

اما از دیشب یک سؤال ذهن مرا به خود مشغول کرده است .

 

دوستم به من گفت : «برای چه به جمکران می آیی»؟

 

کمی فکر کردم ... پاسخ اولیه اش این بود که خوب برای گرفتن حاجت میآیم ..

 

اما اگر ریا نباشد جواب دیگری به او دادم ..

 

گفتم : اهل بیت معدن فضایل و کراماتند 

 

اهل بیت زائرشان را دست خالی بر نمیگردانند  ...

 

فکر میکنم وقتی به این مکانها میآیم حس میکنم انبوهی از التماس دعاهاییست که در ذهنم میگنجد ..

یعنی آنانی که میشناسم یا نمیشناسم میگویند فلانی ما را دعا کن ..

 

نه اینکه من آدم خوبی باشم بلکه فکر میکنم کسانی باشند که دلشان میخواهد زودتر حاجتروا شوند ..

 

و لذا به این باور رسیده ام که اگر برای دیگران خیر را بخواهم حاجت من نیز دیر یا زود روا خواهد شد .. 

 

به نظرم این پاسخ مناسبی بود به دوستم ..

 

معتقدم باید در مسیر زندگی و در خلوتهای با خدا اول هر خیری را برای دیگران بخواهی بعد برای خودت ..

 

من عاشق و تو دلربا ,

من بینوا تو پادشاه

شاها نظر کن بر گدا یبن الحسن یبن الحسن .

 

اللهم عجل لولیک الفرج  ...

 

 

کربلا بهترین هدیه برای معلم ما

سلام .

 

معلمی داریم که سالهاست از زمانی  که ما دوران متوسطه را گذراندیم

 

با هم هستیم ... و همیشه در دوران تحصیل تا حالا که دانشجو بودیم  

 

کمکهای فراوانی به ما کرده است ..

 

همیشه قصد داشتم تا به خاطر این کمکها چیزی به عنوان هدیه به او بدهم .

 

اما او هیچ قبول نمیکند ..

 

اعتقادش این است که همین سفرهای متعددش به کربلا بهترین هدیه برای خودش است  ..

 

حدود 3 سال است که همین ایام اربعین راهی کربلا میشود ..

 

اعتقادش این است که سال اولی که رفتم پیاده کربلا

 

امام حسین خودش سالهای بعد مرا دعوت کرد ..

 

به او حسرت میخورم از اینکه نمیتوانم مثل او باشم ..

 

از او خواستم از امام حسین بخواهد تا ما را جزو لیست دعوتیهایش قرار دهد ..

 

....

 

واقعاً این درست است حسین علیه السلام گرهها باز میکند ...