بریم زیارت

 

سلام .

 

نمیدانم تا به حال چند بار به قم آمدید؟

 

یا شاید هم تا به حال برخی نیامده باشند.

 

خوب, خیلی از زوار که به قم میآیند گله و شکایتشان از آب و هوای این شهر است.

 

شهری کویری در مرکز ایران

 

شهری که بنا بر برخی نقلها از زمان تولد امام صادق علیه السلام تأسیس شد.

 

شهری که جبریل بشارت آن را به پیامبر اکرم در معراج داده بود.

 

شهری که امیر المؤمنین به مردمش سلام کردند.

 

شهری که بنا بر روایات مأمن شیعیان و حرم اهل بیت میباشد.

 

بگذریم از برخی آلودگیها که ممکن است این شهر را نیز بی نصیب نکرده باشد.

 

اما به هر حال چیزی که خیلی برای هر کس که دلداده ی اهل بیت باشد

 

اینجا را نیز دوست خواهد داشت.

 

هرچند آب شوری دارد و هوایش با بقیه ی نقاط تفاوت دارد.

 

امروز دلم میخواهد با هم برویم زیارت این بانوی کریمه

 

و زیارتنامه ی عشق بخوانیم و توسلی به این بانو داشته باشیم.

 

هرکس هم که تا به حال این حرم را زیارت نکرده امروز دل بدهد

 

و خود را در اینجا خواهد دید.

 

از همه ی شما التماس دعا دارم

 

در ادامه این زیارت مإثور را بخوانید

 

 

 

ادامه نوشته

مهمانی که میزبان است.

حرم حضرت معصومه

 

سلام

 

برخی از شهرها به دلیل برخی ویژگیها خاص میشوند.

 

ویژگیهایی که وقتی به آن شهر منسوب میشود

 

آن شهر عظمتی به عمق تاریخ پیدا میکند.

 

وآنقدر عظمت خواهد داشت که جز بزرگان نمیتواند وصفش را بگوید.

 

حال ممکن است از خود بپرسید این عظمت برای ما چه مفهومی خواهد داشت؟

 

خوب جواب میتواند این باشد وقتی عظمت آن شهر عظمتی باشد از جنس نور

 

تو دوست داری اگر پرنده باشی در آسمان این شهر پرواز کنی.

 

و اگر هم انسان آزاده باشی

 

 آنوقت دوست داری اگر بتوانی در این شهر بمانی

 

حتي اگر اماکن تفریحی و گردشگریش کافی نباشد.

 

و تو حس کنی عجب شهریست اینجا!

 

همه ی اینها را گفتم تا این حرف را بگویم.

 

امروز سالروز ورود معصومه ی آل طاها به شهر قم است.

 

به گواه تاریخ 23 ربیع الاول سالروز ورود پربرکت

 

عمه ی سادات حضرت معصومه سلام الله علیها به قم است.

 

و به شهادت تاریخ, مردم قم استقبال با شکوهی از این خواهر امام داشتند.

 

و اینجا شد مأمن شیعیانی که عاشق اهل بیت علیهم السلامند.

 

در فضیلت زیارت این بانوی شریف همین را میگویم.

 

در حالات آیة الله مرعشی نجفی آمده است:

 

ایشان خیلی دوست داشتند قبر مادرشان حضرت زهرا را زیارت کنند

 

اما نمیشد؛ 

 

به این متن نظری کنید.

 

 

 

 

اما یکی از گفتنیهای درخور تأمل  در شان و مقام حضرت معصومه(س)، تجلی و برابری بارگاه ایشان با حضرت زهرا(س) است؛ حکایتی که سبب شد عالم فرزانه و عارف زاهد حضرت

آیت الله مرعشی نجفی را به مدت شصت‌سال نخستین زائر حضرت معصومه(س) کند و در این مدت یکى از پرشکوهترین نمازهاى جماعت شهر قم به امامت این مرجع بزرگ تقلید برگزار

شود.

 

آقای شیخ عبدالله موسیانی (از شاگردان آیه الله مرعشی) نقل می کنند که: حضرت آیه الله مرعشی نجفی به طلاب می فرمودند:علت آمدن من به قم این بود که پدرم (که از

زهاد و عباد معروف بود) چهل شب در حرم حضرت علی (ع) بیتوته نمود که آن حضرت را ببیند، شبی در حالت مکاشفه حضرت را دیده بود که به ایشان می فرمایند: سید محمود

چه می خواهی؟ عرض می کند: می خواهم بدانم قبر حضرت فاطمه زهرا(ع) کجا است؟ تا آن را زیارت کنم.  حضرت فرمود : من که نمی توانم (بر خلاف وصیت آن حضرت) قبر او

را معلوم کنم.  عرض کرد: پس من هنگام زیارت چه کنم؟ حضرت فرمود: خدا جلال و جبروت حضرت فاطمه زهرا(ع) را به فاطمه معصومه (س) عنایت فرموده است، پس هر کس بخواهد

حضرت زهرا(ع) را درک کند به زیارت فاطمه معصومه(س) برود. آیه الله مرعشی می فرمودند: پدرم مرا سفارش می کرد که من قادر به زیارت ایشان نیستم اما تو یه زیارت

آن حضرت برو. لذا من به خاطر همین سفارش، برای زیارت فاطمه معصومه(س) و ثامن الائمه(ع) آمدم و به اصرار موسس حوزه علمیه قم (آیه الله حائری) در قم ماندگار شدم.

آیه الله مرعشی در آن زمان می فرمودند: شصت سال است که من اول زائر حضرتم.

 

در برخى از یادداشت‌هاى معظم له آمده است :هنگامى که در قم سکونت کردم (1343 ق )، صبح‌ها در حرم حضرت معصومه علیهاالسّلام اقامه نماز جماعت نمى‌شد و من تنها

کسى بودم که این سنّت را در آنجا رواج دادم و از شصت سال پیش به این طرف صبح زود و پیش از باز شدن درهاى حرم مطهر و زودتر از دیگران مى‌رفتم و منتظر مى‌ایستادم

. این انتظار گاهى یک ساعت قبل از طلوع فجر بود تا خدّام درها را باز کنند زمستان و تابستان نداشت. در زمستان‌ها، هنگامى که برف همه جا را مى‌پوشاند، بیلچه‌اى

کوچک به دست مى‌گرفتم و راه خود را به طرف صحن باز مى کردم تا خود را به حرم مطهر برسانم . در آغاز خود به تنهایى نماز مى خواندم . تا پس از مدتى یک نفر به

من اقتدا کرد و پس از آن کم کم افراد دیگر اقتدا کردند و به این ترتیب نماز جماعت را در حرم مطهر آغاز کردم و تا امروز که شصت سال از آن تاریخ مى گذرد، ادامه

دارد. آهسته آهسته ظهرها و شبها نیز اضافه شد و از آن پس روزى سه بار در مسجد بالاسر حضرت معصومه علیهاالسّلام و صحن شریف نماز مى‌خوانم .

 

ویرایش وتلخیص:آکاایران

 

 

 

 

کمتر از زیارت نبود .

 

برای خاندن این مطلب به ادامه مطلب مراجعه کنید.

 

 

 

ادامه نوشته

یک زیارت با حال,

سلام,

این روزها که در ایام بسیار مبارکی قرار داریم؛

خیلی از مردم,

آنانی که به هر دلیلی دعوت میشوند به حرم حضرت معصومه سلام الله علیها,

یا حرم امام رضا علیه السلام,

سعی میکنند تا به اندازه ظرفیتشان از زیارت این اماکن شریف بهره ببرند.

 

خوب, این بهره معنوی باید لوازمی داشته باشد.

 

ادامه نوشته

زیارت کنیم.

سلام,

این روزها که در شهر قدم بزنی؛

میبینی که در مرکز شهر به دلیل وجود حرم حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها

جمعیت انبوهی که میآیند به سمت حرم و دلشان هوای زیارت این حرم را میکند.

جمعیتی که هرکدام با عشق و علاقه میآیند چه زائر باشد و چه مجاور.

من هم دیروز در بین این زائرین و مجاورین بودم.

و نماز جماعت مغرب و عشا  را در شبستان امام خمینی (ره) به جا آوردیم.

خدا بخواهد توفیقیست برای آنانی که هر روز به زیارت این بانوی کریمه میآیند.

بعضیها را میشناسم که صبحشان را با زیارت این حرم آغاز میکنند.

و البته بعضیها را که میگفتند: سال به سال اگر ما بیاییم حرم\

این حرف برایم سنگین بود خصوصاً اینکه این را از دهان یک بچه قمی شنیدم.

مطمئنم که گفتن این حرف از او برایش خیلی سنگین بوده. شاید.

ما که میبینیم زائرینی از راه دور میآیند تا بروند زیارت این حرم,

پس چرا ما بیمعرفت باشیم و نرویم حرم؟

شاید بعضیها به دلیل شرایط نتوانند بروند اما سلام از راه دور که از دستشان میآید. نه؟ 

خیلی از عرفای ما پشت در حرم صبحها میایستادند تا در حرم باز شود تا آنها بروند به پایبوسی این حضرت.

آیة الله بهجت توصیه شان این بود و سایر علما که از زیارت این حرم غافل نشوید.

بیاییم  کمی دقت کنیم که نسبت به زیارت این بانوی کریمه کوتاهی نکنیم.

 

دست بر سینه بگذاریم و بگوییم

السلام علیک یا بنت موسي بن جعفر

ورَحمةُ الله وَبَرَکاتُه

 

روز دختران نجیب,

سلام,

امروز در تقویم ما روز ملی دختران نام گذاری شده است.

روزی که از یک نظر مقدس است.

این که این روز مصادف شده با سالروز میلاد کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه سلام الل علیها.

خب, فارغ از دعواهای الکی پسر و دخترهای امروز که پسرها میگن:

چرا یه روز هم به نام ما نمیگذارند؟

ولی به هر حال ما این روز را به بانوان و دختران نجیب ایرانی تبریک میگوییم.

ارزش نامگذاری این روز را به فال نیک میگیریم.

چون گره خورده با کریمه آل طه  که ایشان خود نمونه عفت و حیا برای ما است.

حتماً میدونید که این نامگذاری نشانه ای برای دختران جامعه ما دارد.

قطعاً حساسیتی که روی پاکدامنی دختران است بیش از هر چیز دیگری حایز اهمیت است.

حتي این عفت آنان میتواند روی نسل امروز, و آینده تأثیر بگذارد.

البته این به این معنا نیست که پسرها نباید عفت داشته باشند؛ بلکه

آنان نیز وظیفه حفظ نگاه و دوری از محرمات,  را دارند؛ که خود وظیفه سنگینیست.

در اینجا این نکته اهمیت دارد که بگم:

زیاد گفته اند که ما الگوهای فراوان برای خوب زیستن داریم.

که صحیح هم است.

ولی باید به این هم بنگریم, چه قدر سعی کردیم تا به این الگوها نزدیک شویم؟

مثلاً چه قدر پسران ما سعی کردند تا حفظ نگاه را مقدم در هر امری از زندگی خود کنند؟

چگونه میشود پسران ما از نگاههای آمیخته با حرام خودداری کنند؟

چگونه میشود که دختران ما از تقلید از الگوهای ناصحیح خودداری کرده؛

و به سمت الگوهای دینی سوق پیدا کنند.

چگونه ما میتوانیم الگوهای ناب اسلامی را رواج دهیم؟

خب, این دغدغه های امروز نیازمند تفکری همه جانبه از سوی ماست.

مایی که هنوز ادعای مسلمانی داریم؛ ولی با الگوهای دینی فاصله بسیار داریم.

به هر حال ضمن تبریک این روز به دختران نجیب کشورمان؛

و آرزوی خوشبختی برای همه جوانان عزیز,

از خدای منان میخوام که ما را در جهت بهره گیری از الگوهای ناب اسلامی کمکمان کند.

آمین.

 

شعر میلاد کریمه اهل بیت حضرت معصومه سلام الله علیها (مجید تال)

هوای دیدن خورشید درسرم افتاد

که ناگهان به دلم جذبه ی حرم افتاد

کسی میان دلم ((اشفعی لنا ))میخواند

کسی که خاک ترین بودو از طلا میخواند

تویی سرودن شعرم تویی ترانه ی من

بهانه ای به غزل های عاشقانه ی من

درخت بی ثمری را به بار آوردی

دراین زمین کویری بهار آوردی

نداشت فاطمه در شهر خود مزار اما

برای فاطمه در قم مزار آوردی

نگه ندار زما سایه ی پناهت را

وقدر یک مژه بر هم زدن نگاهت را

دوباره بال گشودم شبیه پروانه

وبا اجازه سرودم شبیه پروانه

کسی که پای ضریحت دخیل می بندد

دخیل را به پر جبرئیل می بندد

طلا زخاک در کوی تو محک خورده است

کنار سفره ی توآب هم نمک خورده است

برای وصف قم از رود نیل باید گفت

غزل،قصیده نه بحر طویل باید گفت

به چشم می خورد اینجا زیارت مریم

سمیه، آسیه ،حاجر،خدیجه،حوا هم

زمین همیشه تو را با برادرت می دید

تو ماه بودی و نام برادرت خورشید

چقدر در حرمت بوی عشق می آید

خیال می کنم عطر دمشق می آید

شبی که فال بجز عشق را نمی آورد

دلم برای زیارت بهانه می آورد

کسی میان دلم ((اشفعی لنا))می خواند

صدا صدای خودم بود از شما می خواند

مجید تال