کربلا بهترین هدیه برای معلم ما

سلام .

 

معلمی داریم که سالهاست از زمانی  که ما دوران متوسطه را گذراندیم

 

با هم هستیم ... و همیشه در دوران تحصیل تا حالا که دانشجو بودیم  

 

کمکهای فراوانی به ما کرده است ..

 

همیشه قصد داشتم تا به خاطر این کمکها چیزی به عنوان هدیه به او بدهم .

 

اما او هیچ قبول نمیکند ..

 

اعتقادش این است که همین سفرهای متعددش به کربلا بهترین هدیه برای خودش است  ..

 

حدود 3 سال است که همین ایام اربعین راهی کربلا میشود ..

 

اعتقادش این است که سال اولی که رفتم پیاده کربلا

 

امام حسین خودش سالهای بعد مرا دعوت کرد ..

 

به او حسرت میخورم از اینکه نمیتوانم مثل او باشم ..

 

از او خواستم از امام حسین بخواهد تا ما را جزو لیست دعوتیهایش قرار دهد ..

 

....

 

واقعاً این درست است حسین علیه السلام گرهها باز میکند ...

 

همه روضه خوان بشویم.

روضه خوانی مرحوم کوثری

سلام ....

 

امشب زینب نگران است؛

نگران چه؟

امشب حسینش کنارش است با او حرف میزند؛

 

شاید از برادر خواسته باشد

«داداش» اگر تو بری با رقیه ات چه کنم؟ با این بچه ها چه کنم»؟

اما زینب هر طور هست امشب را آرام است.

اما فردا ....

قرار است عباس را با مشکی که به دست داردو به بچه ها قول آب داده بود را به شهادت برسانند.

 

فردا قرار است علی اکبر ارباً اربا شود.

فردا قرار است قاسم بیقرار شهادت باشد از عمویش مدام اجازه میدان را میگیرد.

 

فردا قرار است اصفر شیرخوار نیز فدایی پدرش شود؛ انگار قرار نیست پدر بدون او به میدان برود.

فردا قرار است حسین با همه اهل حرم وداع کند.

قرار است سر برادرش به روی نیزه ها برود.

 

لا اله أِل الله

 

من نمیدانم, روضه خواندن بلد نیستم .

 

خودتان بشنوید و گریه و ضجه بزنید. 

 

برای من رو سیاه نیز دعا کنید.

 

 

امشب حرم آل علی آب ندارد .....

  

سلام ...

...

  امشب حرم آل علی، آب ندارد
طفلان مصیبت زده را خواب ندارد

یک امشب علی اصغر ِ بی شیر بخوابد
فردا به روی دست پدر، تاب ندارد

ای وای
ای وای
ای وای

و آب ...

که مهریه زهراست

از طفل 6 ماهه حسین علیه السلام دریغ میشود.

و انگار خود علی اصغر نیز میدانست که سپاه مقابلش به او نیز رحم نمیکند.

اما ...

امشب این ابیات برای هر شنونده ای سوزناک است.

این ابیات زبان حال حسین علیه السلام با علی اصغر است.

ببینید ، ببینید - گلم رنگ ندارد
اگر آمده میدان ، سر جنگ ندار

گلم سرخ و سفید است
از او قطع امید است
واویلا ، واویلا

جز این کودک معصوم ،دگر یار ندارم
جز این هدیه ی کوچک ، به دادار ندارم

گلم سرخ و سفید است
از او قطع امید است
واویلا ، واویلا

به روی دست و دوشم ، ببینید فتاده
سرو گردن خود را ، به دوش من نهاده

گلم سرخ و سفید است
از او قطع امید است
واویلا ، واویلا

اگر تیر دریده ، اگر رنگ به رو نیست
بجز تیر سه پهلو ، جوابی به گلو نیست

گلم سرخ و سفید است
از او قطع امید است
واویلا ، واویلا

منم تاجر و ، جز او - زسرمایه ندارم
که از سوره ی عشقم ، جز این آیه ندارم

گلم سرخ و سفید است
از او قطع امید است
واویلا ، واویلا

اگر تیر دریده ، گلوی کوچکش را
رود تاکه بیند ، عموی کوچکش را

گلم سرخ و سفید است
از او قطع امید است

 

امشب به یاد علی اصغر امام حسین بیاییم با هم و برای هم دعا کنیم.

خودم به شخصه به 3 نفر مطمئنم که اگر دست توسل به سمتشان دراز کنیم

حتماً دست خالی بر نخواهیم گشت.

یکی از این بزرگواران همین باب الحوائج و دم المظلوم است.

 

 

مظلومیت این کودک به حدیست که خدا به حسین به خاطر این مصیبت تسلیت گفت.

پس امشب به دل سوخته ابا عبد الله و با اشکی جانسوز بیاییم برای همدیگر دعا کنیم.

 

 

یار امام باشیم.

 

 

سلام,

...

جمله ای این روزها توجه من را به خود جلب کرده

این جمله این است

....

«حسین همه را در کشتی نجاتش سوار میکند».

اما ....

با خودم فکر میکنم که

آیا من لایق سوار شدن در این کشتی هستم؟

...

بعد به خودم میگویم:

حسین هر کس را که یک قدم به سمتش بردارد

او مثل کسی که مشتاق است تو را نیز با خودش به ساحل نجات میرساند.

فقط ...

تو نیز باید بخواهی

در زمان حضرت, امیر علیه السلام

شخصی بود به نام منظر بن جارود

که حضرت امیر ایشان را فرماندار منطقه ای در فارس منسوب کرد.

بعد او دید اینجا همه ثروتمندند مالیاتها نیز بالا اخذ میشود.

نوشتند وقتی دید اوضاع به این ترتیب است؛

 400000 درهم اختلاص کرد.

..

با این مثال حال ادامه این جریان را بخوانید

...

روزی ابا عبد الله به او نامه نوشت که بیاید یاریشان کند.

این نام هرا   با پیکی به سوی منظر فرستاد

بعد این منظر به جای اینکه جواب نامه امام را بدهد

پیک امام را تحویل ابن زیاد داد.

و این در صورتی بود که

هنوز ابن زیاد والی کوفه نبود

دستور داد تا این یار امام را فردا در میدان به دار آویزند.

...

نمیدانم با عقل ناقصم مطلب را رساندم یا نه؟

اما ....

خواستم بگم نکند ما جزو کسانی باشیم که

اگر ندای امام زمان را شنیدیم به یاریش نشتابیم.

 

 

 

سلام بابای خوبم

سلام,

...

وقتی به سفری میروی

که شاید به هر دلیلی طول بکشد

سعی میکنی با زدن تلفن یا پیامکی

خانواده ات را از اوضاع و احوالت با خبر کنی.

خصوصاً اگر دختر کوچکی داشته باشی

دوست داری از راه دور صدایش را بشنوی؛

و حتي میخواهی از راه دور صورتش را ببوسی.

اما تو میدانی؟

که دخترها خیلی باباییند؟

تو میدانی که دختر کوچکت بیش از تو مشتاق شنیدن و دیدن توست؟

حال تصور کنید

...

دختری بهانه بابا بگیرد

و تو کنارش نباشی.

چه کسی میخواهد او را آرام کند؟

حالا ....

در خرابه شام  هم دختری بهانه بابا میگرفت.

هیچکس, حتي عمه اش زینب نتوانست او را ساکت کند.

تا اینکه یک نامرد برایش سر پدر را آورد.

او با بابایش حرف میزد.

میگفت: باباجان میبینی چقدر شبیه مادرت شده ام؟

میگفت: باباجان عمه جانم زینب, خودش را فدای ما میکند؛

میگفت: باباجان اینجا همه هلهله میکنند ؛

میگفت: باباجان چه کسی جرئت کرده تا رگهای گلویت را ببرد؟

باباجان, چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟

گفت و گفت و گفت

....

دیشب وقتی روضه گوش میکردم؛

با خودم فکر میکردم چرا رقیه 3 ساله روضه اش اینقدر سوزناک است؟

...

حالا ...

ما مانده ایم و هزار دست به آسمان بلند شده ای که این شبها سوی آسمان بالا رفته

و هریک حاجتی را طلب میکنند.

 

در همه حاجات اول این را بگوییم

...

...

اللهم عَجل لولیک الفرج.

 

 

حرم ارباب (2)

       السلام علیک یا ابا عبد الله سلام ارباب همه ی عالم,

چه قدر شهادتتان جانسوز است؛

وقتی روضه ی شما با گوشهایم آشناست دیگر چه غمی دارم؟

خدایا شکرت, که محبت حسین علیه السلام را در قلبم پروراندی.

حسین جان! دلم دنبال 6 گوشه شماست.

آنجایی که جدتان رسول خدا صلوات الله علیه فرمود:

«کربلا پاکترین بقعه روی زمین است؛ و از نظر احترام, بزرگترین بقعه است.

و الحق, که کربلا از بساطهای بهشت است.

 

آقای عالم, دعوتم کن به ریختن قطره اشکی در حرمت

آقا جان من بیقرار حرم شما هستم

...

با اخلاص همه را دعوت کن.

 

لبیک یا حسین.

 

حرم ارباب

السلام علیک یا ابا عبد الله  

سلام,

....

آقای همه ی عالم

...

محرم شما رسید.

...

دل من باز هوای حرم شما را در سر دارد.

...

امروز این زمزمه بر لبان هر عاشقی جاری میشود.

«من از کودکی عاشقت بوده ام».

آقای همه ی عالم

کربلای شما سرزمین نجات است.

چون جدتان رسول خدا فرمود:

«پسرم حسین در سرزمینی به خاک سپرده میشود که به آن کربلا میگویند

زمین ممتازی که همواره گنبد اسلام بوده است.

چنانکه خدا یاران مؤمن حضرت نوح را از طوفان نجات داد.

 

ارباب همه ی اربابها,

دلم آنجایی رفته است

که رقیه جان شما هر وقت عمو عباس را داشت دلش آرام بود.

حسین جان دلم شعور میخواهد

شعوری که من را به شما که آینه ی خدا هستید متصل کند.

...

...

...

لبیک یا حسین