Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin-top:0cm; mso-para-margin-right:0cm; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0cm; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin;}

سلام

 

 

وقتی سال را ورق بزنی و تقویم را نگاه کنی

 

شبها یا روزهایی را میبینی که خیلی خاص به نظر میرسند .

 

در فرهنگ ما ایرانیان رسم بوده که شب اول زمستان را

 

شب یلدا نامگذاری میکردند. این واژه معنایش این است .

 

واژه یلدا ریشه سریانی دارد و به معنای ولادت و تولد است .

 

منظور از تولد, ولادت خورشید مهر «میترا» است .

خوب به نظر میآید در این شب ایرانیان رسم قشنگی را داشتند

 

دور هم جمع شدن کوچکترها در کنار بزرگترهاست ... بزرگترهایی که چراغ خانه ی هر خانواده ایست .

 

بزرگترهایی که مینشستند و فال حافظی خانده میشد و هرکس برای خود و دیگری آرزوهایی میکرد .

 

خوب رسم قشنگیست .. این صله   رحم در دین ما نیز سفارش شده است ..

 

متأسفانه امروز این صله رحم و حال همدیگر را پرسیدن بسیار کم شده است ..

 

برخی اوقات میشنوی که عمو چندسال است برادرزاده هایش را ندیده و امثال اینها ....

 

اما ...

 

شاید دانستن این مطلب برای برخی که تا اسم شب یلدا را میشنوند

 

منظورشان این است که میشود جشنی گرفت و کفی هم زد خوب باشد که

 

امسال یلدای ما با اربعین حسینی تقارن دارد ...

 

از یک طرف بلندترین شب سال در امشب است و از طرفی

 

کاروان کربلا نزدیک است که به کربلا برسد

 

و زینب سلام الله علیها و دیگر عزیزانش

 

مشغول عزاداری در صحرای سوزان کربلا میشوند .

 

صله رحم خوب است اما امیدوارم هم من و هم برخی که منتظر جشنهای آنچنانی هستند

 

رعایت این ایام را بکنند و بدانند که حتماً این مواظبتها نتیجه خواهد داد ..

 

  

 

سلام ...

 

دیشب توفیقی بود که به مسجد مقدس  جمکران رفتیم ..

 

گاهی فکر میکنم که واقعاً خدا به ما لطف کرده که گاهی میشود هم حرم حضرت معصومه برویم

 

هم به مسجد جمکران ... 

 

با اینکه درجه هوای قم دیشب 2 یا 3 درجه زیر صفر بود اما مردمی آمده بودند تا حاجتشان را با آن دلربا بگویند .

 

اما از دیشب یک سؤال ذهن مرا به خود مشغول کرده است .

 

دوستم به من گفت : «برای چه به جمکران می آیی»؟

 

کمی فکر کردم ... پاسخ اولیه اش این بود که خوب برای گرفتن حاجت میآیم ..

 

اما اگر ریا نباشد جواب دیگری به او دادم ..

 

گفتم : اهل بیت معدن فضایل و کراماتند 

 

اهل بیت زائرشان را دست خالی بر نمیگردانند  ...

 

فکر میکنم وقتی به این مکانها میآیم حس میکنم انبوهی از التماس دعاهاییست که در ذهنم میگنجد ..

یعنی آنانی که میشناسم یا نمیشناسم میگویند فلانی ما را دعا کن ..

 

نه اینکه من آدم خوبی باشم بلکه فکر میکنم کسانی باشند که دلشان میخواهد زودتر حاجتروا شوند ..

 

و لذا به این باور رسیده ام که اگر برای دیگران خیر را بخواهم حاجت من نیز دیر یا زود روا خواهد شد .. 

 

به نظرم این پاسخ مناسبی بود به دوستم ..

 

معتقدم باید در مسیر زندگی و در خلوتهای با خدا اول هر خیری را برای دیگران بخواهی بعد برای خودت ..

 

من عاشق و تو دلربا ,

من بینوا تو پادشاه

شاها نظر کن بر گدا یبن الحسن یبن الحسن .

 

اللهم عجل لولیک الفرج  ...

 

 

کربلا بهترین هدیه برای معلم ما

سلام .

 

معلمی داریم که سالهاست از زمانی  که ما دوران متوسطه را گذراندیم

 

با هم هستیم ... و همیشه در دوران تحصیل تا حالا که دانشجو بودیم  

 

کمکهای فراوانی به ما کرده است ..

 

همیشه قصد داشتم تا به خاطر این کمکها چیزی به عنوان هدیه به او بدهم .

 

اما او هیچ قبول نمیکند ..

 

اعتقادش این است که همین سفرهای متعددش به کربلا بهترین هدیه برای خودش است  ..

 

حدود 3 سال است که همین ایام اربعین راهی کربلا میشود ..

 

اعتقادش این است که سال اولی که رفتم پیاده کربلا

 

امام حسین خودش سالهای بعد مرا دعوت کرد ..

 

به او حسرت میخورم از اینکه نمیتوانم مثل او باشم ..

 

از او خواستم از امام حسین بخواهد تا ما را جزو لیست دعوتیهایش قرار دهد ..

 

....

 

واقعاً این درست است حسین علیه السلام گرهها باز میکند ...

 

قضاوتی صادقانه

 

سلام

 

حتماً میدانید قضاوت و قضاوت کردن کار بسیار سختیست

 

اینکه آیا نسبت به موضوعات پیش رویت قضاوتت صحیح است یا نه ؟

 

خصوصاً اینکه اگر میخواهی نسبت به موضوعی ادله ای بدهی

 

این ادله صحیح و منطقی باشد .

 

گاهی اوقات فکر می کنم تا حالا چند تا قضاوت درباره دور و برم کردم که آن قضاوتها درست بوده  یا چند مورد قضاوتم بی مورد بوده که بعد موجب پشیمانی من شده است ؟

 

 

نکند تا به حال این زودقضاوت کردنم باعث زدن خیلی تهمتها بوده باشد .

 

همیشه وقتی به خودم رجوع میکنم میبینم که جایی بوده که زود قضاوت کردم .

 

و همینجا اگر کسی از اطرافیانم اینجا را میخواند از او عذرخواهی میکنم ..

 

گاهی میشود بیرون گود نشسته ام و به کسی انتقادی میکنم  .

 

و بعد میفهمم که درباره  این انتقاد  اگر کمی فکر میکردم حتماً  با زبانی نرمتر حرفم را می زدم .

 

حساس بودن خیلی هم خوب است اما اگر مدیریت نشود ممکن است شخصیتمان را زیر سؤال ببرد .

 

همیشه متأسفانه این قضاوتهای نا به  جا  در کشور ما هم بوده است

 

کسانی که خود را صاحب تریبون میدانند حرفهایی میزنند که شاید بگوییم خیلی با منطق جور در نمیآید .

 

همیشه باید بدانیم که حرف زدن درباره عملکردها باید از روی صمیمیت باشد

 

تا قضاوت صادقانه تری بکنیم ..

 

مسؤولین در رده های بالاتر اگر میخواهند در باره عملکردهای گذشته مسؤولین

قضاوتی بکنند نباید از روی کینه باشد بلکه این باید از روی نقد منصفانه قضاوت کنند

 

در ورزش ما هم متأسفانه به یک دعوای روزانه تبدیل شده است .

 

اگر رسانه های ورزشی را مروری کنی میبینی فلان مربی به خاطر نگرفتن یک خطا همه چیز را زیر سؤال میبرد

 

و زود قضاوت میکند . بدون اینکه فکر کند چرا باید این حرف را بگوید ؟

 

خلاصه قضاوت کردن در مورد دور و اطرافمون خیلی سخته باید مواظب باشیم ..

 

 

البته قضات محترم وظیفه ی شان بسیار سنگین است

 

اگر دانسته در قضاوتشان حقی را ضایع کنند خدایی نکرده موجب عقاب خداوند میشوند

 

امام صادق علیه السلام :

 

قاضیان چهار گروهند : سه گروه در آتشند و یک گروه در بهشت . مردى که دانسته حکم ناحقّ صادر کند ، این قاضى در آتش است . مردى که ندانسته (و بى‏اطلاع از احکام و قوانین) حکم ناحقّ دهد ، این نیز در آتش است . مردى که ندانسته حکم درست و حقّ صادر کند ، این هم در آتش است و مردى که دانسته حکم حقّ و درست را صادر کند ، این قاضى در بهشت است .الکافی : ۷ / ۴۰۷ / ۱ منتخب میزان الحکمة : ۴۷۲

  

 

دوست

 

سلام

 

...

 

این چند روز که به 2 3 وبلاگهای خوب و با محتوای حرف دل زنی با عینک موجدار و رسانه بهار که امروز سر زدم

 

همه این دوستان به نوعی از دوست و دوست خوب و مهارت دوستیابی حرف زدند

 

میخواهم بگویم این دوستان حتماً از نوع نگاهشان پیداست که واقعاً داشتن یک دوست خوب برای هرکسی یک نعمت است ..

 

 

نعمتی که اگر کسی دارد امیدوارم قدرش را بداند ..

 

این مهم است که پدر و مادر انسان دوست ما باشند

 

شرایط ما را درک کنند ...

 

تا ما بتوانیم آنچه در دلمان میگذرد به آنها بگوییم

 

اما یک نکته اینجا مهم است .

 

اینکه مهارت این دوستی یابی که چقدر بلد باشیم ؟

 

چگونه میشود یک دوست خوب برای خود انتخاب کنیم ؟

 

گاهی بیان یک کلمه میتواند دوستیها را عمق ببخشد ..

 

گاهی هم یک کلمه میتواند این دوستی را به جدایی بکشاند ..

 

اما از بعد معنوی هم که حساب کنیم میتوانیم بگوییم

 

دوست خوب کسیست که ما را به یاد خدا بیاندازد

 

این یاد خدا در روایتی از امام صادق علیه السلام هم آمده است

 

از زبان حضرت عیسي علیه السلام نقل میکنند که :

 

«دوست خوب کسیست که ما را به یاد خدا اندازد» .

 

اما سؤال , چقدر این دوستیهای امروز انسانیست ؟

 

یعنی چقدر همدیگر را واقعاً دوست داریم ؟

 

آیا تا مشکلی برای یکی از ما پیش میآید  آن وقت هم همراهش هستیم ؟

 

من که خیلی در امر دوستیابی موفق نبودم

 

اگر میشود مرا راهنمایی کنید

 

 

دوستی همیشه 2 طرفه است و میشود حفظش کرد

 

اما ... آیا تا به حال این طور بوده است ؟

 

البته نمیخواهم کلی بگویم که دوستیهای امروز خطشه دار شده

 

اما به هر حال ممکن است برخی نیز از دوستیها ضرر کرده باشند

 

 

 

زن منشوری

سلام

 

اگر اهل ورزش و فوتبال باشید

 

یا حد اقل از دوستانتان شنیده باشید

 

میدانید جمعه موعد قرعه کشی جام جهانی 2014 برزیل بود ..

 

همان قرعه کشی که عادل فردوسیپور مدام وعده ی پخشش را در روز جمعه به مخاطبان خود داده بود ..

 

در برنامه 90 هفته پیش مدام تأکید میکرد تا جایی که امکانش باشد مراسم را پخش میکنیم

 

میدونید به هر حال فرهنگشون با ما فرق میکنه .. 

 

اگر کسی بر ما خرده نگیرد باید بگویم همیشه در حرفهای عادل فردوسی پور شیطنتهایی وجود دارد که همیشه باعث جذاب شدن برنامه اش شده است ..

 

وقتی موعد مراسم رسید و برنامه هم شروع شد

او باز میگفت : تا جایی که امکانش باشد مراسم پخش خواهد شد ..

 

از انصاف نگذریم که اون برنامه را هرکس دید میتواند بگوید که شب خوبی با تلویزیون سپری شد

 

 

از اینکه موقع قرعه کشی با مهمانهایش سر اینکه کدام تیم با ایران همگروه شود اختلاف نظر داشتند ولی این نظرها باعث شد تا  برنامه را جذاب کند .

 

 ..

 و آن شب حدود 6 ملیون بیننده به این برنامه پیامک ارسال کردند که بیان کننده خیلی حرفها با آقای ذرغامی است.

 

از این حرفها که بگذریم یکی از حرفهایی که عادل فردوسی پور زد این بود :

 

«لباس این خانمه خیلی منشوریه»

 

و این حرف علارغم طنز بودنش ولی باعث شد تا خیلیها کنجکاو شوند تا ببینند این چه کسی بود که احتمالاً سانسور شده بود ؟

 

خوب, حال تکلیف غرب که با این خانمها روشن است

 

در زندگی نامه این خانم خواندم که او یک مدلین مشهور در برزیل است ..

 

اما چه با هدف و چه بدون غرز در سایتها نگاهها رفت به سمت این خانم ...

 

این وبلاگ شاید مخاطب چندانی نداشته باشد اما سؤالی میپرسم

 

آیا واقعاً اگر سانسور را یک واجب در رسانه میدانیم و معتقدیم که صدا و سیما نباید خانمها را با لباس محرک نشان دهد

 

پس این که برخی هنوز به دنبال دیدن برخی محرکها هستند علتش چیست ؟

 

البته باز تأکید میکنم به آنهایی که بی غرز دنبال واکاوی مسائل هستند و باید جامعه را با تمام ضوایا ببینند کاری ندارم

 

توصیه میکنم ادامه مطلب را نیز بخوانید ..

 

 

 

ادامه نوشته

من نقدپذیر نیستم ..

سلام ...

 

یکی از ویژگیهای یک دوست خوب این است که عیب دوستش را در عین دوستی به او بگوید

 

اما اصطلاح امروزش همان نقدپذیری است ...

 

همیشه این را میگوییم که من نقدپذیر هستم

 

یعنی نقد منصفانه را میشنوم .

 

اما نکته ای که میخواهم بگویم و حرفم اینجاست

 

این است که چرا امروز نسبت به این نقد واکنش تند نشان میدهیم ؟؟ 

 

گاهی اوقات نقد را با تخریب اشتباه میگیریم ..

 

این میشود بی انصافی ..

 

گاهی اوقات برای اینکه بخواهیم گروهی را نقد کنیم

 

خوبیهایش را نادیده میگیریم که متأسفانه در جامعه ما به امری رایج مبدل شده است ..

 

گاهی نقدهای ما از به خاطر اینکه از اون جناحیا فرد خوشمان نمیآید همراه میشود با بغض و تهمتهای ناروا که این هم خطرناک است ..

 

گاهی برخی از ما جوانها به خاطر غرور جوانی اگر نقدی به ما بکنند انعطاف نداشته و واکنش تند نشان میدهیم ..

 

 

گاهی نقدها منصفانه میشود ولی باز برخی به این نقدها اهمیت نمیدهند ..

 

 

گاهی برخی از مسؤولین که به عملکردشان نقد منصفانه میکنی انعطاف نداشته و با برخورد غیر متعارف تو را از نقد پشیمان میکنند ..

 

همه ی اینها را گفتم که به این مطلب برسم که :

 

گاهی متأسفانه گوینده و شنونده ی نقد امروز تعریف درستی از نقد پذیری یا نقد منصفانه ندارد ..

 

و اصولاً سعی داریم تا شعار نقد را بدهیم

 

نه اینکه تعریف نقد صحیح نباشد

 

همانطور که گفتم دین چراغ را به ما نشان داده است

 

اما باز دنبال راه دیگری میگردیم ...

 

درباره مصداقهای نقد میشود خیلی نوشت و حرف زد

 

اما شاید برخی حرفها باید بماند برای بعد

 

...

 

 

گاف حیثیتی

 

سلام

 

امروز برابر است با 5 ماه صفر روز شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها

 

با وجودی که کمتر نامی از این بزرگوار بر زبان میآید 

 

و در تقویمها هم کمتر به آن اشاره شده اما تقریباً مردم در هیئات مذهبی فهمیده اند که در چنین روزی

 

باید حالت عزا به خود بگیرند  ناراحت و سیاهپوش شده اند 

 

 

 

بقیه اش را در ادامه مطلب بخوانید

ادامه نوشته

چشم

 

سلام ....

 

بعضی چیزها خیلی گرانبها هستند

 

از جمله پدر .... مددر ... که خیلی عزیز هستند

 

برخی چیزها هم گرانبها هستند . اما برای خودمون بیشتر قیمت دارند .

 

مثل چشم ... گوش ... دست ... پاا ... حواس ....

 

این اجزای ما هستند؛ اصولاً میگویند یک انسان اگر همه اینها رو داشته باشه انسان سالمیست .

 

یکی از اون نعمتهای شخصی هرکس که خدا به ما داده چشم است .. 

 

با این نعمت خدادادی میشود خیلی از کارهای شخصی را انجام داد ..

 

میشود در کوچه و خیابا به راحتی رفت و آمد کرد .

میشود دست کسی را گرفت و از خیابانهای شلوغ عبور داد ..

 

حتي اگر این کمک,  کمک به نابینا یا پیر مرد یا پیر زنی باشد .

 

از نظر اسلام این حق چشم است که باید این کارها را بکنیم ..

 

اما باید یک واقعیت تلخ را قبول کنیم

 

واقعیتی که برخیها آگاهانه یا از روی غفلت با این چشم انجام میدهند ..

 

حق چشم امروز رعایت نمیشود و متأسفانه با این چشم نگاههای خوب به سمت نگاههای با هوس رفته است ..

 

امروز برخی پسرها تا میبینند چهره و لباس دختر جوان یا برخی زنها نامناسب است

 

سریع نگاهشان را سمت این زن یا دختر می اندازند

و برخی از این نگاهها همراه است با متلکهایی که به اینها میاندازند

 

و برخی از این نگاهها همراه است با دوستیهایی که امروز این دوستیها بنیان خانواده ها را در معرض تحدید قرار داده است

 

میخواهم بگویم امروز همه ی این ناهنجاریهای امروز در اثر همین نگاههای خطرناک است

 

امروز باید بگویم برخی حق خدا را زیر پا میگذارند و رعایت نمیکنند

 

خدا نکند روزی برسد که دیگر راهی برای برگشت نباشد

 

 

 

امام صادق(ع) فرمود:

هیچ کس به چیزی چنگ نزد، مانند چنگ زن به چشم پوشی از حرام. زیرا ، چشمی از محارم الهی دوری نمی جوید مگر اینکه پیش از آن قلبش شاهد عظمت و جلال گردد./مصباح الشریعه،ص28

 

 

 

با یک روز تأخیر 12 آذر

سلام ...

 

در تقویم دیروز روز جهانی معلولین بود ...

 

معلولینی که شعارشان ما میتوانیم است ...

 

معلولینی که توانسته اند کارهای بزرگی در زندگی خود انجام دهند ...

 

معلولینی که امروز قشری از همین جامعه امروز ماست ..

 

جامعه ای که مسؤولین آن را جامعه ای متمدن مینامند ..

 

نمیخواهم تاریخ کشورمان را زیر سؤال ببرم چون گذشته ما ایرانیان باعث افتخار است ...

 

اما امروز هرکسی بهتر از من جامعه امروز را بهتر میشناسد ...

 

هر سال در کشور ما برای گرامیداشت این روز در سراسر کشور مراسمی برگذار میشود ..

 

اینکه از عده ای توانمند تجلیل شود کار خوبیست

 

اما ... متأسفانه طی این سالها

 

این مراسمها تبدیل شده به شعارهایی که مسؤولین سازمان بهزیستی میدهند ..

 

و هر سال از آمارهایی میگویند که برای اکثر حضار این مراسمها تکراری به نظر میرسد ..

 

نمیخواهم منکر برخی کارهایی که شده است بشوم

 

اما حتماً شما بهتر میدانید این کارها تمام آنچه که باید بشود نیست و نخواهد بود ..

 

دیروز بهزیستی استان قم در مراسمی خواست از برخی تجلیل کند و بیاید و از خودش تعریف کند ..

 

جالب است بدانید مراسمی که دیروز برقرار بود در جایی بود که اصلاً مناسبسازی برای معلولین نبود ..

 

آنهایی که با ویلچر بودند نمیتوانستند به راحتی وارد سالن مراسم شوند

 

یکی از دوستان میگفت: کجای این مرکز مناسبسازی شده چرا ما نمیبینیم؟

 

تازه این دوست ما فرد     عادی جامعه بود ...

 

جالب اینجا بود که مسؤولین دیگر نهادها و معاونین استاندار از پیشرفتهای حاصل شده در قم برای تسهیل خدمات برای معلولین تجلیل میکردند

 

در حالی که اگر صادقانه تحقیق میدانی از معلولین شود به نقاط ضعف خیابانهای قم پی اشاره خواهند کرد ...

 

جالبتر اینجا بود که به عده ای گفته بودند که بیایید مراسم و بعد از مراسم نهار برقرار خواهد بود ..

 

شاید بگویم خیلیها آمده بودند ولی از نهار خبری نبود 

 

به قول یکی از دوستان آنها توانستند تبلیغ خودشان را بکنند ولی ما ساده بودیم ....

 

راستش نمیدانم چه بگویم اما

 

به نظر شما چرا امروز حرفهایی را میشنویم که هضمش برای ما مشکل است؟

 

فقط یک مثال میزنم

 

یکی از معاونین بهزیستی در رادیو قم آمد و گفت: 

 

ما در زمینه کتاب بریل و گویا هیچ مشکلی نداریم تمام امکانات فراهم است

 

ولی من میدانم که چه قدر نابینایان و کمبینایان از کل کشور درخواستهایی به مراکز فعال در امر گویا سازی کتب میدهند ولی این مراکز به دلیل کمبود امکانات نمیتوانند نیاز این دوستان را فراهم کنند ..

 

آقای محترم به چه علت وقتی از چیزی که مربوط به حوزه شماست و باید اطلاعات داشته باشی و نداری میآیی غیر واقع میگویی؟

 

حرفهایم بگذار همینجا تمام شود

 

امیدوارم معلولین عزیز با همه کاستیها به تلاشهایشان در جهت متکی به خود ادامه دهند

 

و از همه مردم میخواهند در هر وقت این عزیزان را انسانهای موفقی بدانند ..

 

 

زیبایی چیست؟

 

سلام ...

.

خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد .

 

تا حالا به این فکر کردیم که چه طور میشه زیبا بود ؟

 

وقتی در این جامعه جور وا جور قدم میزنی

 

گاهی میتوان در فضای این جامعه

آدمهایی را جست و جو کنی که زیبایی را خیلی قشنگ معنا میکنند ..

 

وقتی در تاکسی هستی اون راننده یا یکی از مسافرانش خیلی قشنگ برایت از زیبایی میگویند ..

 

شاید تعابیری که آنها به کار میبرند خیلی از نگاه ما خیلی ساده به نظر برسند

 

اما این تعابیر دنیای حرف برای ما دارد ..

 

بیتعارف بگویم امروز ما هنوز به عمق زیبایی پی نبردیم .

 

و زیبایی از نگاه ما ظاهریست

خیلی اوقات همینکه خودمان را به شکلهای آدمهای دیگر در بیاوریم

 

لذت میبریم

 

برخی آرایش چهره شان را طوری تغییر میدهند که زیبا جلوه کنند ..

 

اگر بخواهم در این موضوع حرف بزنم شاید شما خسته شوید

 

 

اما یک عکاس هلندی در اقدامی جالب

 

5 قاره جهان را پیموده تا به جواب سؤالش برسد که

 

«زیبایی چیست»؟

 

 

این مطلب را بخوانید و دیدگاهتان  نیز برای آموختن من از شما محترم است.

 

 

 

 

ادامه نوشته

ازدواج یا مسواک!  

 

سلام ...

 

قبل از اینکه چیزی بنویسم از شما مخاطب عزیز تقاضا دارم تا نسبت به این مطلب خود قضاوت کنید

 

و هر آنچه به نظرتون میرسد را بنویسید

 

میدانید امروزه یکی از دغدغه های مهم اکثر جوانان ازدواج است

 

خوب به دلایلی که همه میدانیم امروز سن ازدواج در کشور ما بالا رفته است

 

برخی هم به دلایلی دوست ندارند که ازدواج کنند

چه پسر  و چه دختر 

 

کسی که در  رسانه  ملی کار میکند

 

و به اصطلاح خودش من مخاطب شناس حرفه ای در رسانه هستم

در اظهار نظری جالب گفته:

 

 «چون مرد   مناسبی پیدا نمیشود

طبق حدیثی از معصومین بیایید مسواک بزنید

 

و چه کاریست آدم برود و ازدواج کند و گیر مادر شوهر زبون دراز بیفتد؟

 و .... 

اگه لنگ ثوابش هستید برید مسواک بزنید

 

امام معصوم هم تضمین کرده است.

 

البته من 2 حدیث را مینویسم تا شاید بیشتر متوجه بشوید

 

معصوم علیهم السلام:  2 رکعت نماز فرد متأهل برابر با 70 رکعت نماز مجرد  ثواب دارد .

 

معصوم علیهم السلام: «مسواک زدن قبل از نماز 70 برابر ثواب نماز را بیشتر میکند». 

 

دوستان یک تقاضا دارم.

 

میدانم ممکن است برخی از شما مجرد باشید و برخی متأهل

 

از دوستان مجرد تقاضا دارم هر نظری دارند راحت بگویند

 

این یک وبلاگ است و جاییست برای تبادل دیدگاههای شما

 

پس  آزادانه بگویید و ما هم میخوانیم

 

نظرات نیازی به تأیید ندارد 

 

 

هرچه میخواهی بگو

 

دوستان سؤالم این است آیا شما با نظر او موافق هستید یا نه؟

 

آیا از نظر شما هم در جامعه ی متفاوت ما آیا هیچ مرد مناسبی برای دختران  ما پیدا نمیشود؟

 

شاید دوست نداشته باشید مرد اید عال خود را بگویید  اشکالی ندارد

 

اما باز میگویم

 

هم کفو در این جامعه پیدا میشود؟

 

 

 

سلام ....

 

شاید در زندگی خود این را تجربه کرده باشید

 

گاهی برای اینکه راه را پیدا کنید

 

به دنبال راه بلدی میگردید

 

که این راه بلد راه را نشان دهد ..

 

مثلاً اگر در شهری دور از وطن خود باشید

 

یعنی برای کار یا تفریح به آنجا مسافرت کرده باشید

 

از اهالی اون شهر جایی را که میخواهید بروید را میپرسید ...

 

اگر مسیر را پیدا کنید خوشحال میشوید

 

و اگر باز آدرس را اشتباه بروید سردرگوم و ناراحت میشوید ...

 

این حق شماست تا راه صحیح را به شما بگویند ...

 

حال این را میشود در زندگی هم مشاهده کرد ...

 

در مسیری که میخواهیم طی کنیم تا به فلاح برسیم

 

باید الگوهایی را برگزینیم

 

تا خدایی نکرده مسیر غلط را نرویم

 

خوب ما که مسلمانیم

 

چه چیزی و چه کسانی بهتر از اهل بیت میتوانند ما را در پیچ و خمهای زندگی یاری کنند؟

 

 

حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فرمود: ما أهل بیت پیامبر، وسیله ارتباط خداوند با خلق او هستیم، ما برگزیدگان پاک و مقدّس پروردگار مى باشیم، ما حجّت و راهنما خواهیم بود; و ما وارثان پیامبران الهى هستیم. 

 

 

 

 

مراقب باش

  1. سلام ....

     

    مواظب باش ...

     

    برو کنار ....

     

    وسط خیابان نایست ....

     

    بچه ماشین بهت میزنهها!

     

    این جملاتیست که به بچه ها میگوییم

     

    چون نگرانیم که خدایی نکرده برایش اتفاقی بیفتد.

     

    بچه برای هر کسی عزیز است حتي اگر بچه خودت هم نباشد اما دوستش داری.

     

    چون میگویی این بچه است باید هوایش را داشت تا اتفاقی برایش نیفتد.

     

    و سعی میکنی مواظبش باشی.

     

    تا به حال فکر کرده ای که خدا هم مراقب است؟

     

    مراقب ما بله ... او از همه ما نسبت به بندگانش مهربانتر است ...

     

    پس ما هم بای مراقب باشیم

     

    تهمت بیجا به کسی نزنیم ... خود برتربین نباشیم ... دروغ نگوییم ....

     

    در گروههای سیاسی این مراقبت باید بیشتر توسط خود افراد از خودشان باشد

     

    برخی اوقات برای اینکه فکر میکنیم که ما از بقیه بهتریم همه را به یک چوب میرانیم.

     

    درحالی که به حرفهایمان فکر نمیکنیم ..

     

    خدایی نکرده نمیخوام به کسی جسارت بکنم ...

     

    اما دور و بر من و شما حتماً آدمهایی وجود دارند که سعی میکنند تا تا خود را بزرگ نشان دهند

     

    در ادامه مطلبی بخوانید که به نظرم خواندنی است.

     

     

ادامه نوشته

کسی میتواند گناه کند که ......

سلام

 

دنیا صحنه ایست که ما بازیگران آن هستیم

 

بازیگرانی که میتوانیم نقشهای متفاوتی را ایفا کنیم.

 

یکی با نقشش دنیایش را آباد میکند

 

 

و دیگری نیز از دنیا برای آخرتش گام محکمی بر میدارد.

 

ما جزو کدام دسته ایم اولی یا دومی.

 

خدا میداند و بس

 

حدیثی از امام حسین علیه السلام است که در آن

کسی به ایشان گفت: من نمیتوانم گناه نکنم چه کنم

 

این حدیث را با دقت و تفکر بخوانید.

 

آیت الله جوادی آملی در کتاب "حماسه و عرفان" می آورد: مردي خدمت امام حسين(علیه السلام) آمد و گفت: مي خواهم گناه نكنم ولي نمي توانم. موعظه اي كن(تا مانع صدور گناه از من شود). امام(علیه السلام) فرمود: پنج كار را بكن و آن گاه هر چه خواستي گناه كن(وگرنه دست از گناه بكش)؛ جاء رجل إلي الحسين(علیه السلام) وقال: أنا رجلٌ عاصٍ ولا أصبر عن المعصية، فعِظْنى بموعظةٍ فقال(علیه السلام): «إفعل خمسة أشياء واذْنب ما شئت».
1 ـ روزي خدا را نخور و هر چه خواستي گناه كن.
2 ـ از ولايت خدا خارج شو و هر چه خواستي گناه كن.
3 ـ جايي پيدا كن كه خدا تو را نبيند و هر چه خواستي گناه كن.
4 ـ آن گاه كه ملك الموت براي قبض روح تو مي آيد اگر توانايي دفع او را داري و مي تواني از دست وي نجات پيدا كني، هر چه مي خواهي گناه كن.
5 ـ وقتي مأمور جهنم خواست تو را وارد جهنم كند اگر مي تواني داخل نشو و هر چه مي خواهي گناه كن.

ريشه قرآني حديث آن است كه قرآن كريم نيز از همين عامل به عنوان يكي از اهرمهاي تربيتي استفاده كرده است: ﴿قل اعْملوا فسيري الله عملَكم ورسولُه والمؤمنون وستردّون إلي عالم الغيب والشهادة فينبّئكم بما كنتم تعْملون﴾؛ پيامبرا به آنها بگو: هر كار خواستيد، بكنيد ولي توجه داشته باشيد كه در محضر و منظر خدا، رسول خدا و انسانهاي كامل كه مصداق بارز آن ائمهٴاطهار(علیهم السلام) هستند قرار داريد و به زودي به عالم غيب و شهادت برمي گرديد و به شما خبر مي دهد كه چه كارهايي كرديد.


 

منبع شیعه نیوز

 

 

میوه ی بهشتی

سلام ....

...

 

روز 16 آبانماه بود

 

که میخواستم از محل کار به سمت خانه بیایم.

 

که تلفن همراه ما زنگ خورد که فهمیدم مادر است.

 

میگوید:  میخواهیم بریم روستا

 

گفتم: برای چی؟

 

گفت: برای اینکه انارهای باغ را بچینیم چون الآن موقع چیدن انار است.

 

گفت: میآیی؟  گفتم: بله میام گفت: منتظر باش تا بابا بیاد.

 

گفتم: باشه. حدود 15 دقیقه ای منتظر ماندم که پدر آمد

 

و به اتفاق پدر و مادر به روستای مان [خلجآباد]

 

واقع در 30 ک متری قم میباشد.

 

این روستا در بخش سلوچگان میباشد.

 

روستای خیلی سر سبزی نیست اما تا چند سال قبل به خاطر

 

انارش خیلی معروف بوده و هست.

 

اما به خاطر سرمازدگی کمی از مرغوبیت انارش کاسته شده ام اگر نگویید تعریف میکنم, بد نیست.

 

رفتیم و حدود 3 ساعتی که در باغ بودیم توانستیم به اتفاق هم دیگر تعدادی از انارها را از درختان بچینیم.

 

میخواهم بگویم

 

کمک به پدر و مادر خودش یک افتخار است اخواه در هر شرایطی که باشیم.

 

تعدادی از انارها ر ا داخل سبدها گذاشتیم و بعد به خاطر فرصت کمی که بود

 

بقیه اش به فردای آن روز موکول شد.

 

اما نمیدانم چه کسی الآن این متن را میخواند؟  اما ....

 

انار خاصیتهای فراوانی دارد

 

از جمله ....

 

انار ترش طبع  سرد و خشک دارد و انار شیرین تا حدودی معتدل می باشد.

 

 

آب انار چربی های اضافه را آب می کند

 

آب انار برای پیشگیری از سرطان مفید است، سلامت قلب را بهبود می بخشد و حتی می تواند توان جنسی را تقویت کند.

متخصصان تغذیه تاکید کرده اند که آب انار همچنین می تواند چربی های اطراف معده و شکم را در زنان و مردان چاق کاهش دهد.

 

این متخصصان در یک آزمایش یک ماهه ثابت کردند، میزان تشکیل سلول های چربی در اطراف شکم در افرادی که آب انار مصرف می کنند، کاهش می یابد. کسانی که آب انار می نوشند، فشار خونشان پایین می آید و بنابراین خطر بروز حملات قلبی و سکته مغزی و بیماری کلیوی در این اشخاص نیز به میزان قابل توجهی کاهش پیدا می کند. پزشکان معتقدند که آب انار می تواند مقدار اسید چرب موجود در خون موسوم به اسید چرب را کاهش دهد. آزمایشات قبلی که روی انسان و حیوانات انجام گرفته، نشان داده است که مقدار زیادی  از این اسید چرب، ذخیره چربی را در اطراف شکم افزایش می دهد و در نتیجه سبب تشدید احتمال ابتلا به بیماری قلبی و دیابت نوع دوم می شود.

 

 

اما حتماً بهتر از من میدونید

 

روایات زیادی درباره انار وجود دارد.

 

پیامبر خدا (ص):"انار مهتر همه میوه هاست و هر کس یک انار بخورد ،چهل پگاه شیطان خویش را به خشم می آورد .

امام صادق (ع):"میوه صد وبیست گونه است و مهتر همه آنها انار است ."

پیامبر خدا (ص):" هر کس اناری را کامل بخورد ،خداوند قلب او را چهل شب نورانی می دارد .

پیامبر خدا (ص):" انار بخورید زیرا هیچ دانه ای از آن در معده جای نمی گیرد ،مگر این که چهل روز قلب را نورانی می سازد وشیطان را برون می راند .

امام علی (ع):"درهر دانه انار چون درمعده جای می گیرد ،حیاتی برای قلب و فروغی برای نفس است و شیطانی را که وسواس نام دارد چهل شب بیمار می کند .

امام صادق (ع):" چهار چیز ،طبع را اعتدال می بخشد انارسورانی ،خرمای نارس پخته شده ،بنفشه و کاسنی .

امام صادق (ع):"هرکس در هنگام خفتن یک انار بخورد ،تا صبح جانش در امان است .

امام صادق (ع) :"برشما باد انار ؛چرا که هیچ گرسنه ای آن را نمی خورد ،مگر این که وی را بسنده است و هیچ سیری آن را نمی خورد ،مگر این که غذا را بروی گوارا می سازد .

 

همه ما اگر کمی دقت کنیم

 

میفهمیم که دین ما فراگیر است و درباره همه چیز برنامه داده است.

 

فقط کمی اندیشه کافیست تا حقیقت این برنامه دین را دریابیم. 

 

 

 

بعداً نوشت

 

چندتا عکس تهیه شده امیدوارم بتونم به این پست برسانم

 

دعا بفرمایید.

 

 

چه جمعه ها که یک به یک ....

سلام ... وقتی به روزهای عمرمان نگاه میکنیم میفهمیم که هنوز آن چه منتظرش هستیم برای ما رخ نداده است. عده ای از ما برای برای این دسته از منتظران احترامی نمیگذاریم. با رفتار مان .... با عمل مان .... باز دوستانش را منتظر میگذاریم از خدا میخواهم که ما را به خاطر اینکه دل دوستان منتظر آن حجت همیشه حاضر را میشکنیم ببخشد. و ما را هم جزو دوستانش حساب کند ... شاید این جمعه بیاید شاید, پرده از چهره گشاید شاید ... چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی چه بغضها که در گلو رسوب شد نیامدی خلیل آتشین سخن، تبر به دوش بت شکن خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی برای ما که خسته ایم و دل شکسته ایم نه ولی برای عده ای چه خوب شد نیامدی تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام دوبار صبح، ظهر نه غروب شد نیامدی مهدی جهاندار