سلام,

همه چیز 2 روی سکه دارد؛

یک طرف مثبت و طرف دیگرش منفی.

وقتی با روی مثبتش مواجه شویم؛ از زندگی لذت میبریم.

و بلعکس.       

حتماً با من هم عقیده اید؛ که میتوان از زندگی دنیوي نیز لذت برد.

نه با زرق و برقش؛ بلکه با عمل به دستورات نیک خداوند.

حتماً شما آدمهایی را دیده اید که با دیدنشان از زندگی در دنیا خسته بشوید؛

و بگویید:  چه دور و زمونه ای شده دیگه به هیچکی نمیشه اعتماد کرد. 

درسته, هم من با این مسئله رو به رو شدم.

حال چه کنیم که هم خوی زندگی کنیم؟

و هم به دیگران یاد دهیم که میشود خوب زندگی کرد؟ 

شاید بعضیها بگند: نه آقا\ فقط با پول میشه خوب زندگی کرد؛

مثلاً تو اگه الآن پول داشته باشی نمیآیی با 350 تومن بیایی جایی که تازه بیمه هم نداره.

پس ببین طرف تو پول داره غلط میخوره راحت هم هست.

در جواب این دوستان میگم: با نظرتون موافقم چون پول میتونه گرههای زندگی رو رفع کنه.

اما من میگم: زندگی خوب فقط در پول درآوردن صرف نیست.

بلکه معتقدم باید در کنار این پول چیزهایی دیگه ای هم باشه که بشه حد اقل تا زمانی که زنده ایم راحت باشیم.

یکی از اون چیزهای خوب که باید حتماً باشه؛ برکت هست.

خیلیها شب و روز دارن میدوند ولی شاید از زندگیشون لذت نمیبرند.

به نظرم شاید یه دلیلش این باشه که مالشون را از هر حیث پاک نمیکنند.

یکی دیگه از موارد یه زندگی خوب دنیایی صداقت هست.

یعنی من و شما اگه یاد بگیریم که دروغ نگیم حتي اگر نمیتونیم راست بگیم؛

تو شرایط سخت اون وقت وجدان درد نمیگیریم که وای\ چرا من دروغ گفتم؟

یکی از معزلاتی که ما این روزها داریم همین عدم صداقته.

از پایینترین, که بعضی از ما باشیم تا بعضیها که شاید منصبی هم دارند.

طرف برای اینکه یه 1000 بیشتر سود کنه دروغ میگه که سر طرف رو کلاه بگذاره.

و مسؤولی که برای اینکه بیشتر در منصبش بمونه باید غیر واقع حرف بزنه.

نتیجه ای که میشه گرفت اینه که:

خیلی وقتها حقیقت حرفهای خوب رو نفهمیدیم.

درواقع حقیقت دین را خوب نفهمیدیم.

من و شما شاید سخت بفهمیم که مثلاً اگه قرآن میفرماید:

[تقوا داشته باش] خیلی شاید حواسمون رو به این حرف جمع نمیکنیم.

شاید به قول ملا احمد نراغی :

[ملا احمد نراقی در معراج السعاده میگوید اگر قلبتان انقدر شلوغ(از غیر خدا)نبود آنچیزهایی که من

میدیدم شما هم میفهمیدید که خدا در قرآن میفرماید خلقت للجنه،پس ما برای بهشت خلق شده ایم

نه.......

خلقت وجودی ما برای بهشت است و دقیقا بخاطر این است که ما در جهنم اذیت میشویم چون دوزخ

اصلا با وجود آدمی در تضاد است،و انسان برای رسیدن به این مقام باید با فطرت جلو بیاید که خدا فرمود

ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون،پس این فطرت هم با بندگی انس دارد!

اما یک خطر بزرگ و آن هم

شیطان

چه کنیم که از دست این ملعون منفور فرار کنیم و از شرش در امان باشیم

روایت:

سه دسته اند که از شر شیطان در امانند:

ذاکرین للله و المستغفرون للله و الباکون من خشیة الله

........................................................................................................

 

 پس یک نکته بیاییم خوب بشنویم و خوب عمل کنیم.

قلبمون را از غیر خدا خالی کنیم تا در دنیا هم خوب زندگی کنیم.