سلام.

دیروز به سیمای مرکز قم دعوت بودیم.

دعوتی که شاید خودم هم فکرش را نمیکردم.

به هر حال با ما تماس گرفتند که بیایید برنامه افطار شبکه نور

[شهر یا کریم].

خوب این برنامه با همه نقدی که به آن وارد بوده

ولی توانسته در بین مخاطبان خود جایی برای خود باز کند.

خوب ما را به دلایلی که احتمالاً دوستانی دیدند دعوتمان کردند

ساعت 5.30 دقیقه از خانه به سمت سازمان حرکت کردیم که ساعت نزدیک 6 رسیدیم آنجا.

تا رسیددیم آنجا تلفنم زنگ زد:

مجری برنامه بود که گفت:

سلام کجایی? گفتم: رسیدیم سازمان گفت: خوشآمدید بیایید داخل.

خوب بعد از تشریفات اداری رفتیم داخل [واحد سیما].

البته همینجا از دوستانی که ما را راهنمایی کردند سپاس گذاری میکنم. 

وقتی رفتیم مجری برنامه را دیدم که آمد و ما را به اطاقی که مهمانان دیگری هم داشت هدایت کرد.

خوب سوالات قبل از برنامه بود که باید هماهنگ میشد.

سوالات یکی پس از دیگری طرح شد که به گوشه ای از آنها اشاره میکنم.

1,  از خودت بگو بگو الآن چه کاره ای و غیر از درس چه فعالیتهای دیگری هم داری?

که جوابهای لازمه را دادم (دوستان اگر مشتاق باشند بعداً در وبلاگ خواهم آورد).

2,  از پدر و مادر پرسید چند وقت پیش ازدواج کردید که گفتند: حدود 33 سال پیش.

3,  سوال دیگری که طرح شد این بود, آیا الآن با این وضعیت از خودتان راضی هستید گفتم بله.

4 سوال دیگری که طرح شد باز این بود که آیا خار العاده هایی هم در زندگیتون بوده یا نه?

گفتم: مفصل میتوانم برای شما توضیح دهم.

البته تا جایی که شد توضیح دادم.

5                 , ملاک ازدواج شما با توجه به این وضعیت چیست? که توضیح کوتاهی دادم.

اگر بخواهم کمی برای شما هم بگویم جواب این بود,

به دلیل شرایط ما حد اقل کسی که با ما میخواهد ازدواج کند باید بینا باشد

چون در آینده دچار مشکل خیلی حادی نباشیم.

6, مجری بحث را به جایی برد که از نظر خودم میشد کمی کنترل شده باشد.

از ما و دوستان دیگرمان در باره سفرهای زیارتی پرسید که خوب ما هم جواب دادیم

اما یک نکته ویژه ای داشت که من فکر نمیکنم آن نکته را این جا بگویم بهتر باشد.

دوستانی که دیدند خود به موضوع واقف هستند.

البته این اواخر برنامه وقتی که برنامه تمام شد

در بیرون به ما گفتند چرا مجری اینجوری سوال پرسید که من هم گفتم

نمیشه کسی که طبع خاصی را دارد به سمت دیگری هدایتش کرد به هر حال اعتقادات باید همچنان صدر هر برنامه زندگی ما باشه.

خوب, این گوشه ای بود از آنچه دیروز در سیمای مرکز قم بر ما گذشت.

البته سعی دارم عکسهای برنامه را در اینجا بگذارم

انشا الله بتوانم این کار را در روزهای آینده انجام دهم.